به گزارش خبرنگار مهر، امروز ۲۱ تیرماه سالروز قیام خونین مسجد گوهرشاد مشهد علیه کشف حجاب اجباری در سال ۱۳۱۴ شمسی است. در تار و پود تاریخ معاصر ایران، رویدادهای سرنوشتسازی وجود دارند که نه تنها مسیر تحولات سیاسی و اجتماعی را دگرگون ساختهاند، بلکه بازتابدهنده عمیقترین کشمکشهای فرهنگی و هویتی یک ملت نیز بودهاند. قیام مسجد گوهرشاد مشهد در تیر ماه سال ۱۳۱۴ شمسی، یکی از درخشانترین و در عین حال خونینترین این رویدادهاست. این حرکت اعتراضی که در اعتراض به سیاست کشف حجاب اجباری توسط حکومت رضاشاه پهلوی شکل گرفت، بیش از یک مخالفت صرف با یک قانون بود؛ بلکه تجلی مقاومت جامعه مذهبی در برابر رویکردهای اقتدارگرایانهای بود که سنتها و باورهای عمیق مردمی را هدف قرار داده بود.
ریشههای عمیق قیام
برای فهم چرایی وقوع چنین واقعه دردناکی، باید به لایههای زیرین جامعه و سیاستهای دوران رضاشاه نگاهی عمیقتر انداخت:
رضاشاه پهلوی، که خود از دل یک کودتای نظامی برآمده بود، رؤیای ساختن ایرانی مدرن، متمرکز و قدرتمند را در سر میپروراند. او تحت تأثیر مدلهای دولت-ملتسازی در ترکیه آتاتورک و برخی کشورهای غربی، سیاستهای نوسازی را با قاطعیت و بدون توجه کافی به ظرافتهای فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران پی گرفت. این «تجدد از بالا به پایین» شامل اقداماتی چون اجباری شدن لباسهای متحدالشکل برای مردان مانند لباس نظامی و کت و شلوار غربی و سپس طرح اجبار برای زنان، گامی در جهت زدودن مظاهر تفاوتهای صنفی و طبقاتی و ایجاد همگونی ظاهری بود.
علاوه بر آن تغییر برخی اعیاد و مناسبتها، و استفاده از نامهای ایرانی بهجای عربی، تلاشی برای جداسازی فرهنگی از جهان اسلام و تقویت هویت ملی ایرانی بود.
همچنین محدود کردن مدارس علوم دینی، وضع قوانین نظام وظیفه برای روحانیون، و تضعیف ساختارهای سنتی قدرت مذهبی، از جمله اقداماتی بود که نارضایتی شدید روحانیون و مردم مذهبی و متشرع ایران را برانگیخت.
افزون بر آن ترویج فرهنگ و سبک زندگی غربی، احداث بناهای با معماری اروپایی، و تشویق به حضور در مجامع عمومی با پوشش غربی، بخشی از این پروژه بود که با مقاومت شدید فرهنگی و دینی روبرو شد.
مسئله حجاب
حجاب، در جامعه ایران آن دوران، صرفاً یک پوشش نبود؛ بلکه نمادی از هویت دینی، پایبندی به ارزشهای اخلاقی و اجتماعی، و بخشی جداییناپذیر از فرهنگ عمومی بود. در حالی که رضاشاه حجاب را مانعی برای پیشرفت و تجدد میدانست و آن را نمادی از عقبماندگی تلقی میکرد، بخش بزرگی از جامعه، بهویژه زنان، آن را نشانهای از عفت، حیا و تعلق به ارزشهای دینی تلقی میکردند. دستور کشف حجاب اجباری در سال ۱۳۱۴، مستقیماً به این حوزه حساس و عمیقاً ریشهدار وارد شد و این ضربه فرهنگی، خشم عمومی را برانگیخت.
روحانیت شیعه، بهویژه در مراکز مذهبی چون قم و مشهد، همواره نقش رهبری فکری و اجتماعی را بر عهده داشت. در دوران رضاشاه، علمای برجستهای مانند آیتالله سید یونس اردبیلی و به ویژه مرجع عالیقدر شیعه آیتالله حاج آقا حسین قمی در مشهد، بهطور جدی با سیاستهای ضد مذهبی حکومت مخالفت میکردند. این علما، که از محبوبیت و نفوذ بالایی در میان مردم برخوردار بودند، نقش کلیدی در سازماندهی اعتراضات و بسیج مردم برای مقاومت ایفا کردند. فتوای جهاد علیه کشف حجاب که از سوی برخی از این علما صادر شد، شور و حرارت بیشتری به حرکت اعتراضی بخشید.
حکومت رضاشاه، با وجود ادعای مدرنیزاسیون، در عمل یک رژیم اقتدارگرا بود که آزادیهای سیاسی و اجتماعی را به شدت محدود کرده بود. احزاب سیاسی عملاً تعطیل شده بودند، مطبوعات به شدت سانسور میشدند و هرگونه صدای مخالفی با سرکوب شدید روبرو میشد. این فضای خفقان، باعث انباشت نارضایتیهای پنهان میشد و هر جرقه کوچکی میتوانست به انفجار آنی منجر شود. قیام گوهرشاد، نمود همین انباشت نارضایتیها در مواجهه با یک سیاست تحمیلی بود.
قیام مسجد گوهرشاد نقطه اوج مقاومت مردمی در برابر قانون کشف حجاب بود که با جزئیات تلخ و تکاندهندهای همراه بود.پس از تصویب قانون کشف حجاب و اعلام اجبار به استفاده از چادر مشکی و کلاه شاپو برای زنان، روحانیون و بازاریان متدین مشهد به شدت ابراز نارضایتی کردند. اطلاعیهها و اعلامیههایی در مخالفت با این قانون صادر شد و مردم به حضور در مساجد و اماکن مذهبی تشویق شدند تا اعتراض خود را نشان دهند.
اوجگیری اعتراض
روز عید فطر سال ۱۳۱۴، زمانی که قرار بود رضاشاه برای افتتاح دانشسرای مقدماتی دختران و حضور در مراسم عید فطر به مشهد سفر کند، به فرصتی برای ابراز مخالفت علنی تبدیل شد. هزاران نفر از مردم مشهد، زن و مرد، با حضور در اطراف حرم رضوی و بهویژه در مسجد گوهرشاد، تجمع کردند. این تجمع، ابتدا با شعارهای مذهبی و اعتراضی علیه کشف حجاب همراه بود.
نمایندگان مردم و روحانیون در صدد مذاکره با استاندار خراسان و مقامات دولتی برآمدند تا رضاشاه را از اجرای این قانون منصرف کنند. آنها خواستار لغو اجبار به کشف حجاب و حفظ آزادی پوشش مذهبی بودند. اما حکومت، این درخواستها را نپذیرفت و بر اجرای قانون پافشاری کرد.
با افزایش شمار تظاهرکنندگان و شدت گرفتن اعتراضات، نیروهای نظامی و امنیتی به فرماندهی استاندار خراسان، منطقه اطراف حرم و مسجد گوهرشاد را به محاصره درآوردند. به مردم داخل مسجد اولتیماتوم داده شد که متفرق شوند، اما آنها به دلیل باورهای مذهبی و اطمینان به حرمت حرم، مقاومت کردند.
در بامداد روز پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۱۴ (۲۶ ژوئیه ۱۹۳۵)، نیروهای ارتش و شهربانی، تحت فرماندهی و با دستور مستقیم از تهران، به مسجد گوهرشاد یورش بردند. این حمله با خشونت بیسابقهای همراه بود. تانکها و مسلسلها به سمت جمعیت بیدفاع در داخل و اطراف مسجد آتش گشودند. گزارشهای شاهدان عینی و اسناد تاریخی حاکی از آن است که صدها نفر از مردم بیگناه، از جمله زنان، کودکان و سالخوردگان، در این واقعه به خاک و خون کشیده شدند. آمار دقیق تلفات هیچگاه به طور رسمی اعلام نشد، اما تخمینها از چند صد تا بیش از هزار کشته متغیر است.
بلافاصله پس از سرکوب قیام، موجی از دستگیریها آغاز شد. بسیاری از روحانیون برجسته مشهد، از جمله آیتالله اردبیلی و آیتالله قمی، دستگیر و زندانی شدند. آیتالله قمی، که از رهبران اصلی این قیام بود، پس از آزادی مشروط تبعید شد.
زخمی که بر دل ماند
قیام مسجد گوهرشاد، علیرغم سرکوب وحشیانهاش، پیامدهای عمیق و ماندگاری برجای گذاشت. این حادثه به وضوح نشان داد که رضاشاه تا چه حد برای اجرای خواستههای خود مستبد است و برای سرکوب هرگونه مخالفت، از توسل به خشونت ابایی ندارد. پس از این واقعه، فضای سیاسی کشور بیش از پیش امنیتی شد و هرگونه فعالیت مخالفان، با شدت بیشتری سرکوب میگردید.سرکوب خونین مردم بیدفاع در جوار حرم امام رضا (ع)، احساسات عمومی را علیه حکومت رضاشاه به شدت جریحهدار کرد. این واقعه، بسیاری از کسانی را که پیشتر نسبت به سیاستهای او بیتفاوت بودند، به مخالفان سرسخت حکومت تبدیل کرد و نارضایتیها را در لایههای مختلف جامعه، بهویژه در میان مذهبیها و طبقه بازاری، تعمیق بخشید.
قیام گوهرشاد به یکی از قویترین نمادهای مقاومت مردمی در برابر استبداد و تلاش برای حفظ هویت دینی و فرهنگی ایران تبدیل شد. این رویداد در خاطره جمعی نیروهای مذهبی و انقلابی، همواره زنده مانده و الهامبخش مبارزات بعدی بوده است. با وجود اجرای کامل قانون کشف حجاب در دوران پهلوی اول، حادثه گوهرشاد نشان داد که این سیاست با مقاومت و هزینههای سنگینی همراه است. هرچند حکومت موفق شد قانون را اجرا کند، اما نتوانست ذهنیت و باورهای مردم را به آسانی تغییر دهد. این مقاومت در طول سالهای بعد، در اشکال مختلف ادامه یافت.
قیام گوهرشاد همچنان موضوع مورد بحث مورخان، جامعهشناسان و اندیشمندان است. این واقعه به عنوان یک مطالعه موردی مهم در زمینه رابطه دولت و دین، فرآیند نوسازی در جوامع در حال توسعه، و دینامیکهای مقاومت اجتماعی در برابر سیاستهای اقتدارگرایانه شناخته میشود. این حادثه به خوبی نشان میدهد که چگونه تلاش برای تحمیل سریع و بدون ملاحظه تغییرات فرهنگی، میتواند به تنشهای عمیق و درگیریهای خونین منجر شود.
قیام مسجد گوهرشاد، فصلی تلخ و در عین حال پر افتخار در تاریخ معاصر ایران است. این رویداد، که در اعتراض به سیاست تحمیلی کشف حجاب شکل گرفت، حاصل انباشت نارضایتیهای عمیق از سیاستهای اقتدارگرایانه رضاشاه بود. مقاومت شجاعانه مردم در این واقعه، هرچند با سرکوب وحشیانه مواجه شد، اما گواهی بر پایداری ارزشهای فرهنگی و دینی در برابر تحولات تحمیلی است.
نظرات کاربران