به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام والمسلمین سید محمد باقر علوی تهرانی استاد حوزه علمیه همزمان با ایام محرم در مسجد حضرت امیر علیه السلام به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: در قرآن کریم آیاتی درباره گناهکاران وجود دارد که بیانگر رحمت، مغفرت و شیوهی برخورد الهی با بندگان خطاکار است.
وی افزود: خداوند گاه توبه را به گناهکاران پیشنهاد میکند و در صورت توبه، وعده پذیرش آن را میدهد. حتی اگر بندهای موفق به توبه نشود، باز امید به مغفرت وجود دارد، چراکه خداوند غیر از شرک، بسیاری از گناهان را به مشیت خود میبخشد. در برخی موارد نیز عملکرد بنده موجب پاک شدن یا حتی تبدیل شدن گناه به حسنه میشود، آنچنان که خداوند در سوره رعد و آیه “یمحوا الله ما یشاء” و آیه “یبدل الله سیئاتهم حسنات” این معنا را بیان داشته است.
علوی تهرانی با بیان روایتی اظهار داشت: اصبغ بن نباته نقل میکند خدمت امیرالمؤمنین رسیدم و حضرت فرمود: «دوستان ما دوستان خدا هستند و اگر از دنیا بروند، خداوند آنان را وارد نعیم اعلی میکند و با دست خود به آنان شرابی طیب و خوشتر از عسل و سردتر از برف مینوشاند، حتی اگر گناهکار باشند.» اصبغ تعجب میکند و حضرت آیه “یبدل الله سیئاتهم حسنات” را شاهد میآورد و میفرماید همین دوستی و ولای ما اصل نجات است، مشروط بر اثبات دوستی و صداقت در مسیر امامت باشند.
این استاد حوزه علمیه به نامهنگاریهای میان عمر سعد و ابن زیاد اشاره کرد و گفت: عمر سعد که میان دنیا و آخرت مردد مانده بود، تلاش داشت از شرکت در قتل امام حسین (ع) خودداری کند اما نمیتوانست از منافع دنیوی نیز دل بکند. راه حلی در این میان برگزید و نامهای با مضمون سازش و عدم درگیری نوشت و پیشنهادهایی مطرح کرد که امام حسین (ع) یا به مدینه بازگردد یا به مرزهای اسلامی برود یا نزد یزید برود تا خودش تصمیم بگیرد.
وی افزود: اما ابن زیاد با تحریکات شمر، این پیشنهادها را رد کرد و دستور داد تنها دو راه وجود دارد: تسلیم کامل یا جنگ. خشونت و شقاوت این فرمانها تا حدی بود که حتی دستور داد پس از شهادت امام حسین (ع)، به بدن ایشان اسب بتازانند که این نشان از عمق کینهی آنان نسبت به امامت و اسلام داشت.
علوی تهرانی اضافه کرد: حضرت زینب سلام الله علیها، بعد از واقعه عاشورا با درک این وضعیت، نقشی کلیدی ایفا کرد. حتی اگر بخواهیم روایتی را دقیقتر بیان کنیم، میتوان گفت که دوام نهضت حسینی به واسطهی فداکاری و ایثار حضرت زینب سلام الله علیها است، که این را میتوان با جمله «اگر امام حسین (ع) فرمود «الحسین منی و أنا من الحسین»، به طریق اولی میتوان گفت «زینب از من است و من از زینبم»». این فداکاریها از کوفه آغاز شد و با نقشآفرینی حضرت زینب (س) در شام، ادامه یافت.
این استاد حوزه علمیه ادامه داد: در عصر تاسوعا، شمر وارد کربلا شد و نامه ابن زیاد را به عمر سعد رساند. عمر سعد از این وضعیت ناراضی بود و معتقد بود که اگر ابن زیاد به پیشنهادها اولیه او عمل میکرد، کار به درگیری نمیکشید، اما شمر با تحریک ابن زیاد، دستور حمله را گرفت. در این میان، عبدالله بن ابی محل که با ام البنین (ع) خویشاوند بود، امان نامهای برای فرزندان ایشان (حضرت عباس و برادرانش) درخواست کرد تا آنها را از حسین (ع) جدا سازد. حضرت قمر بنی هاشم (عباس بن علی) با صلابت این امان نامه را رد کرد و فرمود: «ما به امان خدا نیازمندتریم تا امان پسر سمیه!» و افزود که ما برادر و مولای خود را رها نمیکنیم تا تابع فرزندان ملعونان شویم. این اقدام، نشان از وفاداری و شجاعت بینظیر ایشان داشت.
وی با بیان اینکه عمر سعد در اجرای دستور ابن زیاد برای جنگ با امام حسین (ع) تردید داشت گفت: اما شمر با تهدید به جانشینی او، وی را وادار به عمل کرد و خود نیز فرماندهی پیادگان را بر عهده گرفت. این وقایع نشان میدهد که تمام اقدامات دشمن از قبل طراحی شده بود، از محاصره در بیابان گرفته تا شقاوت در نحوهی شهادت. این مصائب، نتیجهی تلاش برای خاموش کردن نور امامت و حق بود که با فداکاری اهل بیت (ع) و یارانشان، ناکام ماند.
نظرات کاربران