به گزارش خبرنگار مهر، «ایران به مثابه نهاد» محمد پورکیانی، نویسنده و پژوهشگر در سلسله گفتارهای جنگ و وطن به تاریخچه ملیت گرایی در ایران معاصر پرداخت و گفت: بارها در تاریخ معاصر ملیت و ایرانیت طرح شده بود ولی ملی گرایی رضاخان را وقتی بررسی میکنیم مهمترین مانعش خود ایرانیها، سنت، هویت و دیانت ایرانیها است. یعنی یک نوع حواله به سنت باستانی ایران و تجویز به مدرن شدن ایران، که در آن ابهام اندر ابهام وجود دارد. ۲۰ سال بعد رضاخان با ملیت گرایی جدید رو به رو هستیم که نمیتوان آن را قلابی تصور کرد و آن ملیت گرایی مصدق است.
در دوره سوم با نوعی ایرانیت و ملیت گرایی در اندیشه امام رو به رو میشویم که به معنای واقعی هویتی است. مهمترین کسانی که این ملیت گرایی را نمایندگی میکنند ملت ایران هستند. ملیتی که در اندیشه امام است در تمام مردم منتشر شده برای همین در دهه ۵۰ فراگیری گفتمان بی نظیر است.
دلیل دوم که میتوانیم بگوییم این نوع ایرانیت واقعی است این است که ایرانیان برای این واقعیت خون دادند. چیزی که در تاریخ با اسطوره شهید میشناسیم.
ما تجربه جدیدی را در ۱۲ روز جنگ اخیر طی کردیم و آن رو به رو شدن با نهاد بزرگتر و فراگیر تر و ملیتر با ایران بود. این مواجهه ما متفاوت از نهادهای اصیل سنتی خرد بود. اگر آنجا روابط شخصی تعیین کننده است اینجا بدون اینکه افراد هم را بشناسند پشت هم را میگیرند. ایران به مثابه نهاد، به مثابه پدر، پشت گرمی و واقعی ظهور پیدا کرد. هویت صرفاً ویترینی و موضعی نبود، یادآوری گذشته نبود، واقعاً آشکار شد و گرایشها و رفتارها و فکرها را جهت داد.
نظرات کاربران