قدرت نرم کره‌جنوبی؛ پیروزی بدون جنگ / وقتی بی‌تی‌اس و کی‌دراماها دنیا را تسخیر کردند
بازدید 7
0

قدرت نرم کره‌جنوبی؛ پیروزی بدون جنگ / وقتی بی‌تی‌اس و کی‌دراماها دنیا را تسخیر کردند

ریحانه اسکندری: بی‌بی‌سی در گزارشی که برای واکاوی دلایل شهرت و نفوذ فرهنگ کره جنوبی به جهان نوشته است آغازی جالب انتخاب کرده است. می‌نویسد: «ایان برینگر استاد زبان انگیسی در کره جنوبی، تنها ۱۴ سال داشت که به طور تصادفی با سریال «فول هاوس» آشنا شد؛ یک کمدی رمانتیک کره‌ جنوبی که در آن دو غریبه مجبور می‌شوند با هم زیر یک سقف زندگی کنند.»

او که در خانه‌اش در ممفیس نشسته بود، کنترل تلویزیون را برداشت و دکمه پخش را زد؛ با این تصور که این سریال، نسخه آسیایی از سیتکام معروف آمریکایی دهه ۱۹۸۰ با همین نام است. اما تا قسمت سوم طول کشید تا متوجه شود این دو سریال جز نام، هیچ شباهتی به هم ندارند. با این حال، او دیگر جذب داستان شده بود و بله، این انتخاب تصادفی، زندگی‌اش را برای همیشه تغییر داد.
هم‌اکنون، یعنی تقریبا سیزده سال بعد از ماجرایی که در ابتدا روایت شد، ایان معلم زبان انگلیسی در کره‌ جنوبی است و می‌گوید عاشق زندگی در آن‌جاست. او در این رابطه توضیح می‌دهد: «تمام غذاهایی را که در کی‌دراماها دیده بودم، امتحان کردم و توانستم در کنسرت‌های چند تن از هنرمندان کی‌پاپ شرکت کنم؛ همان‌هایی که با ترانه‌هایشان زبان کره‌ای یاد می‌گرفتم.»

زمانی که ایان در سال ۲۰۱۲ با سریال «فول هاوس» آشنا شد، صنعت سرگرمی کره‌ جنوبی تنها یک نقطه کوچک در چشم جهانیان بود. در آن زمان، معروف‌ترین صادرات موسیقی پاپ کره‌ای، آهنگ “Gangnam Style” از “سای” بود. آهنگ معروفی که در ایران هم شنونده‌های زیادی داشته است، شنونده‌هایی که شاید حتی نمی‌دانند این موسیقی برای چه کسی یا محصول کدام کشور است، ولی حداقل یک بار به گوششان خورده است.

امروز همه چیز برای کره جنوبی تغییر کرده است. تا همین لحظه، می‌توان به جدیت گفت بیش از ۲۲۰ میلیون نفر در سراسر جهان طرفدار سرگرمی‌های کره‌ای هستند، یعنی چهار برابر جمعیت خود کره جنوبی.

این شهرت جایی مورد توجه قرار می گیرد، که با پخش فصل چهارم و آخر سریال «بازی مرکب»، تمام رکوردهای نتفلیکس در تمام دوران جا به جا می‌شوند و مردم از تمام جهان یک سریال غیر انگلیسی زبان را تبدیل به پر مخاطب‌ترین سریال این پلتفرم می‌کنند.

اما سوال اصلی این‌جاست، کره جنوبی چه طور به این نقطه رسید؟ در حال حاضر نه‌تنها فیلم، سریال و موسیقی، بلکه حتی رمان‌های کره‌ای و سبک تغذیه و  مدل زیست فرهنگی آن‌ها نیز برای مردم جهان قابل توجه است.  

به‌گفته کارشناسان، آنچه «موج کره‌ای» نام گرفته، زمانی جهان را درنوردید که موفقیت سرویس‌های استریم با کیفیت تولید الهام‌گرفته از آمریکا همراه شد و در این میان، سرگرمی کره‌ای  از موسیقی پاپ و درام‌های عاشقانه گرفته تا آثار تحسین‌شده‌ای که بر پایه مضامینی جهانی ساخته شده‌اند کاملاً آماده بهره‌برداری از این فرصت شدند.

قدرت نرم کره‌جنوبی؛ پیروزی بدون جنگ / وقتی بی‌تی‌اس و کی‌دراماها دنیا را تسخیر کردند
تصویری از تور تبلیغاتی سریال «بازی مرکب» در برخی کشورها

فرار از دیکتاتوری به سمت جهانی شدن

پس از پایان دیکتاتوری نظامی کره‌جنوبی در سال ۱۹۸۷، سانسور کاهش یافت و شبکه‌های تلویزیونی متعددی راه‌اندازی شدند. هی سونگ چونگ، دانشیار مطالعات سینمای کره در دانشگاه بوفالو، می‌گوید: «در زمانی کم، نسلی از خالقان هنری و فرهنگی ظهور کردند که با ستایش هالیوود و هیپ‌هاپ بزرگ شده بودند.»

تقریباً هم‌زمان با این تحولات، کره‌جنوبی به‌سرعت ثروتمند شد و از رونق صادرات خودرو و لوازم الکترونیکی بهره‌مند گردید. سرمایه شرکت‌های بزرگ تجاری، که در کره آن‌ها را “چبول” می‌نامند، وارد تولیدات سینما و تلویزیون شد و به این آثار جلوه‌ای شبیه به هالیوود بخشید.

چونگ توضیح می‌دهد: «این شرکت‌ها صاحب بخش عمده‌ای از صنعت شدند؛ از تولید گرفته تا سالن‌های سینما. بنابراین حاضر بودند برای ساخت فیلم‌ها هزینه‌های هنگفتی بپردازند، بدون آن‌که چندان نگران ضرر باشند.»

در همین حال، موسیقی کی‌پاپ در میانه دهه ۹۰ میلادی به یک تب و تاب داخلی در کره جنوبی تبدیل شد و موفقیت گروه‌هایی مانند هات و شینهوا را به همراه داشت.

این موفقیت باعث شد تا آژانس‌های سرگرمی در کره از سیستم سخت‌گیرانه مدیریت هنرمندان ژاپنی الگوبرداری کنند؛ سیستمی که شامل شناسایی استعدادهای جوان (اغلب در سنین نوجوانی) و بستن قراردادهای بلندمدت با آن‌ها بود؛ قراردادهایی که طی آن، هنرمندان به «آیدل‌هایی کامل» (اصطلاح از افراد مشهور که طرفداران زیادی دارند تبدیل به بت و الگوی تعدادی زیادی می‌شوند) تبدیل می‌شدند، با تصاویری بی‌نقص و شخصیت‌هایی به‌شدت کنترل‌شده در انظار عمومی. با جا افتادن این سیستم، کی‌پاپ نیز دگرگون شد و آیدل‌های بیشتری خلق شدند.

تا دهه ۲۰۰۰، برنامه‌های تلویزیونی کره‌ای و موسیقی کی‌پاپ در شرق و جنوب شرق آسیا به محبوبیت رسیدند. اما این «استریمینگ» بود که آن‌ها را به سراسر جهان برد و وارد زندگی هر کسی شد که یک گوشی هوشمند در دست داشت.

از آن زمان، «موتور پیشنهادگر محتوا» نقش اصلی را بر عهده گرفت. موتوری که نقش کلیدی در آغاز علاقه‌مندی مخاطبان به فرهنگ کره‌ای ایفا کرد؛ به‌گونه‌ای که تماشاگران را از یک برنامه به برنامه بعدی هدایت می‌کرد، در ژانرها و حتی پلتفرم‌های مختلف.

گسترش فرهنگ کره‌ای را می‌توان در اقسام مختلف مورد بررسی قرار داد. در بخش موسیقی گروه‌هایی مانند بی تی اس و بلک پینک، با قدرتی عجیب می‌توانند در مهم‌ترین رویدادهایی جهانی و در بزرگ‌ترین مکان‌های جهان بارها و بارها اجراهایی برگزار کنند که در آن‌ها جای سوزن انداختن هم نیست.  بی‌تی‌اس و بلک‌پینک حالا دیگر  رسما نام‌هایی آشنا در مدار پاپ جهانی هستند. برای مثال در همین لحظه صفحه اینستاگرام گروه بی تی اس بیش ز ۷۸ میلیون دنبال کننده دارد که این موضوع خود قابل توجه است.  

اما چرا گروهی مثل بی‌تی‌اس این قدر برای جهان جذاب می‌شود؟

گروه موسیقی بی‌تی‌اس که فعالیت خود را در سال ۲۰۱۳ تحت لیبل بیگ هیت اینترتیمنت آغاز کرد، در ابتدا با مفاهیمی چون فشارهای زندگی برای نوجوانان، نابرابری اجتماعی و هویت فردی در ترانه‌های خود، توجه مخاطبان داخلی را جلب کرد.

اما چیزی نگذشت که صدای آن‌ها از مرزهای کره عبور کرد و به موجی جهانی تبدیل شد.

ترکیب موسیقی پاپ، هیپ‌هاپ، آر اند بی و الکترونیک، رقص‌های بسیار هماهنگ و حرفه‌ای، روایت‌های صادقانه از رنج‌ها و امیدهایی که شخصا تجربه کرده بودند و همچنین حضور فعال در شبکه‌های اجتماعی، از جمله عوامل موفقیت جهانی این گروه به شمار می‌روند.

بی‌تی‌اس با تولیدات موسیقایی، ایجاد هویت مستقل، صداقت عاطفی، و ایجاد نزدیکی بی‌واسطه با هواداران خود که کمپانی برنامه‌ریز آن ها نقش مهمی در آن دارد، توانستند نوعی رابطه عاطفی عمیق با میلیون‌ها نفر در سراسر جهان برقرار کنند.

آن‌ها نماینده صدایی شدند که بسیاری از جوانان در فرهنگ‌های مختلف در خود سراغ دارند اما کمتر دیده یا شنیده می‌شود.

همچنین استفاده هوشمندانه از زبان انگلیسی در برخی آثار، همکاری با هنرمندان بین‌المللی، و پیام‌های انسانی و صلح‌طلبانه در قالب کمپین‌هایی چون “Love Myself”، باعث شد تا از یک گروه موسیقی فراتر رفته و به یک پدیده فرهنگی جهانی تبدیل شوند.

در این‌جا بحث مهم‌ دقیقا همان ایجاد هویت مستقل است. منیجرهای بی‌تی‌اس دست روی نکاتی گذاشتند که شاید کمتر گروهی به سمتش می‌رفت. آن‌ها در عین داشتن شهرتی که شاید حتی ترسناک باشد، توسط کمپانی خود فضایی را در اختیار داشتند که در عین طی کردن پله‌های ترقی هرگز از طرفداران فاصله نمی‌گرفت و در تلاش ایجاد عنصر خانواده در این رابطه بود. همین موضوع باعث شد، این گروه مدتی بعد نه‌تنها در مراسم گرمی بدرخشد و در کاخ سفید حضور داشته باشد بلکه بتواند خود را تبدیل به به یک سمبل، چه درست و چه غلط بکند.  

اما منتقدان ساکن غرب از بی‌تی‌اس چه می‌گوید؟

 استاد و منتقد فرهنگی لی او ـ یانگ، که او را به «نوآم چامسکی» کره تشبیه کرده‌اند می‌گوید:  «چرا مردم غربی چادر زده و بیرون خوابیده‌اند تا بی‌تی‌اس را ببینند؟ برای تعقیب صداهای زیبا. آیا این به معنای فروش کالا است؟ نه، این تجارت قلب‌هاست.»  

 جف بنجامین، ستون‌نویس معتبر حوزه کی‌پاپ در آمریکا می‌گوید: «آن‌ها نیروی تأثیرگذاری هستند که مرزهای موسیقی پاپ در آمریکا را تغییر داده‌اند. بعد از لیدی گاگا، همه دنبال بی‌تی‌اس هستند. اکنون می‌بینیم افراد مهم بیشتری از هنرمندان کره‌ای حمایت می‌کنند.»  

گاردین در تحلیلی درباره آلبوم «نقشه‌ای برای قلب» این گروه می‌نویسد: «آن‌چه بی‌تی‌اس را متمایز می‌کند، مشارکت مستقیم اعضا در نوشتن، تولید و خلق هنری آثارشان است؛ نشانه‌ای که مخاطبان غربی برایش ارزش زیادی قائل‌اند.»  

قدرت نرم کره‌جنوبی؛ پیروزی بدون جنگ / وقتی بی‌تی‌اس و کی‌دراماها دنیا را تسخیر کردند
گروه بی‌تی‌اس

چه چیزی رومنس کره‌ای را متفاوت می‌کند؟ چرا مخاطب جهانی کی‌دراماها را ترجیح می‌دهد؟

در حوزه فیلم و سریال، مردم از دوبی گرفته تا هند و سنگاپور، شیفته‌ی سریال‌های عاشقانه‌ی کی‌دراما شده‌اند. فروش خارجی تمام این محتوای کره‌ای که حالا به میلیاردها دلار می‌رسد فقط محدو به فیلم و سریال نیست، درآمد بازی‌های ویدئویی ساخته شده توسط کره جنوبی نیز نجومی است.  

در حالی که سریال‌های ترکی در ژانر عاشقانه رقیبی برای کی‌درام‌ها محسوب می‌شوند، از این جهت که هر دو ژانر از مؤلفه‌های عاشقانه بهره می‌برند، تفاوت‌های ساختاری، فرهنگی و زیبایی‌شناختی میان درام‌های کره‌ای و سریال‌های ترکی باعث شده کی‌دراماها در سال‌های اخیر محبوبیت جهانی‌ بیشتری کسب کنند.

تفاوت اصلی کی‌درام‌ها با سریال‌های ترکی، در زبان روایت، سبک بصری، ریتم، و ارزش‌های فرهنگی ارائه‌شده است. مواردی که باعث موفقیت کی‌درام‌ها شده است می‌تواند موارد زیر باشد: 

 ۱. سبک روایی و ریتم

کی‌درام‌ها معمولاً کوتاه‌ترند (بین ۱۲ تا ۱۶ قسمت) و داستان‌ها با ریتمی منسجم، بدون کش‌دادن بی‌دلیل پیش می‌روند.

سریال‌های ترکی معمولاً اپیزودهایی بسیار طولانی دارند (تا ۱۲۰ دقیقه در هر قسمت) و قصه‌ها را با تکرار، درام اغراق‌شده و دیالوگ‌های طولانی پیش می‌برند که می‌تواند باعث خستگی شود.

۲. تنوع ژانری و نوآوری

کی‌درام‌ها در کنار عشق، مضامین فانتزی، سفر در زمان، معمایی، حقوقی، پزشکی، یا علمی‌تخیلی را هم ترکیب می‌کنند. تنوع‌شان باعث می‌شود برای سلیقه‌های مختلف جذاب باشند.

سریال‌های ترکی معمولاً روی مثلث‌های عشقی، خیانت، خانواده و اختلافات طبقاتی تمرکز دارند، و تنوع ژانری کمتری دارند.

۳. زیبایی‌شناسی بصری و طراحی صحنه

درام‌های کره‌ای به‌دلیل دقت در قاب‌بندی، نورپردازی سینمایی، و توجه به طراحی لباس و مکان‌ها، زیبایی بصری بالایی دارند.

سریال‌های ترکی هم لوکیشن‌های زیبایی دارند، اما از نظر سینمایی بودن تصویر، غالباً به آن ظرافت کره‌ای نمی‌رسند.

۴. رویکرد به عشق و روابط

در کی‌درام‌ها عشق معمولاً با لطافت، کشش احساسی، و تعلیق‌های رمانتیک جلو می‌رود. حتی یک لمس ساده یا اعتراف عاشقانه ممکن است قسمت‌ها زمان ببرد و برای مخاطب هیجان ایجاد کند.

در سریال‌های ترکی روابط عاشقانه اغلب شدید، پرشور و درگیرکننده‌اند، اما گاهی بیش از حد اغراق‌آمیز یا کلیشه‌ای هستند.

۵. فرهنگ و جهان‌بینی

کره‌جنوبی توانسته با موج فرهنگی “هالیو ” (Hallyu) و نفوذ در پاپ‌کالچر جهانی، فرهنگ و زبان خود را صادر کند. کی‌درام‌ها، همراه با موسیقی کی‌پاپ، غذا، مد و زیبایی کره‌ای، یک «پکیج فرهنگی جذاب» هستند.

سریال‌های ترکی هم در خاورمیانه و بخش‌هایی از اروپا محبوب‌اند، اما جهانی‌شدن‌شان به گستردگی موج کره‌ای نیست.

موضوع تنوع ژانر بسیار اهمیت بالایی دارد و این موضوع نقش خود را در موفقیت سریال «بازی مرکب» به وضوح نشان می‌دهد. سریالی که کل جهان را در نوردید و حتی کار را به نقطه‌ای رساند که آمریکایی‌ها بخواهند ورژن خود را از آن بسازند. اگر بخواهیم خیلی کوتاه نگاهی به نقاط قوت این سریال بیندازیم می‌توانیم به موارد زیر توجه کنیم: 

۱. روایت جهانی با زبان بومی: قصه‌ای درباره فقر، بدهی و بی‌عدالتی اقتصادی که در هر جای دنیا قابل درکه، ولی با فرهنگ کره‌ای روایت شده.
۲. شوک بصری و خشونت نمادین: ترکیب بازی‌های کودکانه با مرگ، تضادی عمیق و تکان‌دهنده ایجاد کرد.
۳. طراحی بصری خاص: رنگ‌ها، لباس‌ها، معماری بازی‌ها ـ همه چشم‌گیر و ماندگار.
۴. شخصیت‌پردازی قوی: از قهرمان خاکستری تا زن مبارز و مهاجر مظلوم.
۵. پلتفرم نتفلیکس: دسترسی جهانی سریع و گسترده.
۶. بازتاب جامعه سرمایه‌داری: کنایه‌ به نظام ناعادلانه جهانی باعث جلب توجه منتقدان و تحلیل‌گران شد.

به طور کلی کی‌درام‌ها به‌خاطر ساختار جمع‌وجور، زیبایی بصری، داستان‌های احساسی اما متنوع، و پیوند با فرهنگ پاپ کره‌ای، مخاطبان جهانی بیشتری جذب کرده‌اند. در حالی‌که سریال‌های ترکی گاهی به خاطر ریتم کند یا کلیشه‌ها، نتوانسته‌اند در سطح جهانی همان قدرت نفوذ را پیدا کنند.

موفقیت سریال‌های کره‌ای در بازه زمانی اخیر فقط متوجه سریال «بازی مرکب» نبوده است. سریال «وقتی زندگی بهت نارنگی می‌دهد» در سال جاری طی ۱۶ قسمت از پلتفرم نتفلکیس پخش شد. این سریال که روایتی درام و عاطفی از مسیر زندگی زوجی عاشق به نام ئه‌سون (آیو) و گوان‌شیک (پارک بوگوم) است؛ نشان می‌دهد که این زن و شوهر چه طور در طول نیم قرن از یک  جزیره‌ی کوچک به نام ججو گرفته تا خیابان‌های مدرن سئول و بوسان در دل حوادث طبیعی، فشارهای خانوادگی، بحران‌های اقتصادی و ناآرامی‌های سیاسی، عاشق ماندند و از خانواده خود محافظت کردند.

این سریال هم زمان با انتشار و پخش در کل جهان مورد بحث قرار گرفت و حتی منتقد آمریکایی هالیوودریپوتر در مورد بازیابی مفهوم خانواده و عشق در این سریال نوشت.

قدرت نرم کره‌جنوبی؛ پیروزی بدون جنگ / وقتی بی‌تی‌اس و کی‌دراماها دنیا را تسخیر کردند
تصویری از سریال «وقتی زندگی بهت نارنگی می‌دهد»

موفقیت فرهنگی نه فقط در عرصه‌های پر زرق و برق

کره جنوبی در بخش ادبیات و نگارش رمان نیز در حال حاضر شرایط خوبی دارد، آثار کره جنوبی به زبان انگلیسی ترجمه می‌شوند و در کشورهای مختلف فروش خوبی دارند.

در بخش رمان و ادبیات، سال ۲۰۲۴،   پس از آن‌که «هان کانگ» شاعر و رمان‌نویس ۵۳ ساله، برنده‌ی جایزه نوبل ادبیات شد، شبکه‌های اجتماعی پر از میم‌هایی شد که از «پیروزی فرهنگی» کره‌ جنوبی می‌گفتند. آن‌ها در میم‌های خود اشاره‌ای طنزآمیز به سری بازی‌های معروف «تمدن» داشتند. اما این اشاره چه معنایی داشته است؟

این اشاره طنز به بازی «تمدن» به یکی از مکانیزم‌های اصلی این بازی بر می‌گردد.  در بازی  شما می‌توانید تمدن خودتان را از طریق راه‌های مختلفی به پیروزی برسانید. مثل پیروزی نظامی، پیروزی علمی، پیروزی دینی و یکی از جالب‌ترین‌ها، پیروزی فرهنگی.  

در پیروزی فرهنگی، هدف این است که فرهنگ، موسیقی، هنر، و رسانه‌های تمدن شما آن‌قدر جذاب و فراگیر بشود که ملت‌های دیگر مجذوب شما بشوند و عملاً بدون جنگ، سلطه فرهنگی به دست بیاورید.

حتی شوخی‌هایی هم میان کاربران دست‌به‌دست می‌شد درباره اینکه کشور، رؤیای پدر بنیان‌گذار «کیم گو» را محقق کرده؛ کسی که زمانی نوشته بود آرزویش این است که کره، ملت فرهنگ باشد نه قدرت.

هان کانگ هجدهمین زن تاریخ است که موفق به کسب جایزه نوبل شده است. همان‌طور که پیداست، این لحظه، حاصل سال‌ها برنامه‌ریزی و تلاش بوده است.

قدرت نرم کره‌جنوبی؛ پیروزی بدون جنگ / وقتی بی‌تی‌اس و کی‌دراماها دنیا را تسخیر کردند
هان دانگ

غریبه و در عین حال آشنا

اما موضوع فقط انتشار گسترده محتوا نیست. وگرنه مثال‌هایی هست که نشان می‌دهد انتشار گسترده یک سبک محتوا می‌تواند تاثیر عکس بگذارد و خب این نظریه از نظر علمی هم ثابت شده است.  

این که محتوای فرهنگی و هنری ساخته شده در کره جنوبی طی سالیان دراز توانسته است روند صعودی جذب مخاطب را داشته باشد، به عنصر «نزدیکی» احساسی هم بر می‌گردد.

بی بی سی در بخشی از گزارش خود با اشاره به این مطلب مثال می‌زند: «ایان برینگر می‌گوید که تمام ۱۶ قسمت یک‌ساعته‌ی سریال خانه کامل (Full House) را یک‌نفس تماشا کرده است. او عاشق این شد که سریال چطور با حوصله، مسیر عاشقانه را از شوخی‌های پر تنش و کل‌کل‌های ابتدایی تا کشش و علاقه‌ی واقعی، مرحله به مرحله پیش می‌برد؛ برخلاف سریال‌های آمریکایی که می‌شناخت.»

ایان به یاد می‌آورد: «مجذوب هر تفاوت فرهنگی‌ای که می‌دیدم می‌شدم، متوجه شدم که آن‌ها داخل خانه کفش نمی‌پوشند.» همین باعث شد تا پیشنهادهای نتفلیکس برای تماشای سریال‌های عاشقانه‌ی کره‌ای را هم دنبال کند. خیلی زود خودش را در حال زمزمه‌کردن موسیقی‌ متن‌های این سریال‌ها یافت، به سمت کی‌پاپ کشیده شد و مدتی بعد در حال تماشای رئالیتی‌شوهای کره‌ای بود.»

همین موضوع نشان می‌دهد که موضوع فراتر از حجم محتوا به حالت فرهنگی آن بر می‌گردد. در حالی که مخاطبان مشغول امتحان کردن غذاهای کرده‌ای پیشنهادی در کی‌درام‌ها هستند، وارد دنیایی می‌شوند که در عین بیگانگی، آشناست. دنیایی که در نهایت شامل کیمچی جیگه (خوراک تند کیمچی) و کالگوکسو (سوپ نودل با غذاهای دریایی و جلبک دریایی) هم می‌شود.

قدرت نرم کره‌جنوبی؛ پیروزی بدون جنگ / وقتی بی‌تی‌اس و کی‌دراماها دنیا را تسخیر کردند
ایان برینگر – استاد زبان انگلیسی معروف در کره جنوبی

وقتی مری گدا، کارگردان خلاق، گوینده، بازیگر و پخش کننده مستقر در فرانسه برای اولین بار به کره جنوبی سفر کرد، به دنبال یک کاسه کیمچی جیگه رفت؛ چون بارها دیده بود که ستاره‌ها در سریال‌ها آن را می‌خورند.

او می‌گوید: «در حال خوردن گریه می‌کردم. خیلی تند بود. با خودم گفتم چرا اصلاً این را سفارش دادم؟ آن‌ها در هر سریالی خیلی راحت این غذا را می‌خورند.»

مری که یک بازیگر فرانسوی در حال پیشرفت است، حالا در سئول زندگی می‌کند. او در ابتدا طرفدار کی‌پاپ بود، اما بعد با سریال‌های کره‌ای آشنا شد و زبان کره‌ای را یاد گرفت. او حالا در چند نقش کوتاه هم بازی کرده است. مری می‌گوید: «شانس آوردم و واقعاً عاشق اینجا بودن هستم.»

برای مری، غذا بخش بزرگی از جذابیت سریال‌ها بود، چون تنوع زیادی از غذاها را در آن‌ها می‌دید. او می‌گوید دیدن این‌که شخصیت‌ها چطور سر میز غذا روابط‌شان را شکل می‌دهند، برایش آشنا بود؛ چون در منطقه بورگوین فرانسه و در دل طبیعت بزرگ شده است.

وقتی جهان برای فرهنگ کره جنوبی کنجکاو شد

نکته این است که مردم کره جنوبی کاملا بر این موضوع تاکید دارند که محتوایی که برای جهان ساخته می‌شود باید براساس فرهنگ شرقی خودمان باشد نه فرهنگ غربی. در واقع آن‌های برای نفوذ خود در غرب به دنبال معرفی فرهنگ خودشان هستند.

در این نقطه می‌توان اشاره کرد که پیگیری دستیابی به مخاطبان جهانی، چالش‌هایی نیز به همراه داشته است. افزایش استفاده از ترانه‌های انگلیسی در کی‌پاپ با انتقاداتی روبه‌رو شده است.

همچنین اکنون توجه بیشتری به جنبه‌های کم‌زرق‌وبرق‌تر این صنعت جلب شده است؛ مانند فشار عظیمی که ستارگان برای کامل بودن تحمل می‌کنند، و همچنین الزامات یک صنعت فوق‌رقابتی. خالقان برخی از برنامه‌های پربیننده از استثمار گلایه کرده و اظهار داشته‌اند که به‌شکلی منصفانه دستمزد دریافت نکرده‌اند.

نکته‌ای که در مورد فرهنگ کره جنوبی به چشم می‌خورد این است که آن‌های به شدت روی کوچک‌ترین رفتار یک شخص معروف حساس هستند. برای مردم کره حتی یک اشتباه کوچک از کسی که الگوی جامعه است می‌تواند غیر قابل بخشش باشد. همین موضوع نقش مهمی را در ایجاد یک تصویر بی‌نقص داشته است و باعث کنجکاوی مردم جهان در مورد فرهنگ کره جنوبی شده است.

مثال این موضوع را می‌توان در فضای هنری این کشور به وضوح دید. برای مثال اگر یک هنرمند مشهور، یک استوری اینستاگرامی اشتباه در فضای مجازی منتشر بکند و مورد حمله مردم قرار بگیرد ممکن است حتی کمپانی که زیر نظر آن کار می‌کرده او را کنار بگذارد. بنابراین فضای شهرت در کره جنوبی نیز به شدت کنترل شده است.

با این حال، به گفته پروفسور چونگ، دیدن اینکه جهان به کره توجه نشان می‌دهد، بسیار لذت‌بخش است. او در کره‌جنوبی سرکوب‌گر بزرگ شد؛ زمانی که منتقدان دولت، مرتباً تهدید یا حتی کشته می‌شدند. او با تماشای فیلم‌های آمریکایی به نوعی به دنیایی دیگر پناه برده بود.

وقتی فیلم «انگل» در سینمای شهر کوچکی در آمریکا که او اکنون در آن زندگی می‌کند اکران شد، نگاه تماشاگران برای او همان شگفتی‌ای را به همراه داشت که خودش در کودکی هنگام تماشای فیلم‌های هالیوودی حس می‌کرد: «حس فوق‌العاده‌ای دارد که حالا عشق ما به سینما، به ما بازگردانده شده است.»

نکته این است که کره جنوبی توانسته است فرهنگش را تبدیل به یک علاقه‌مندی در جهان و منبع تولید ثروت و قدرت برای خودش بکند.

 مسئولان فرهنگی در کره جنوبی با استفاده از عناصر و تکنیک‌های مختلف با برنامه‌ریزی‌های دقیقی که داشتند موفق شدند خود را بخشی از پروسه جهانی شدن قرار دهند، الگویی که امروز دیگر کشورها به دنبال کشف قواعد و پشت پرده‌اش هستند.

در نهایت سود این اتفاق از نظر اعتمادبه‌نفس عمومی و اقتصادی تا بخش زیادی به مردم این کشور برمی‌گردد و این نکته بسیار حائز اهمیت است.

منبع: بی بی سی

۵۹۲۴۴

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

خبرآنلاین

درباره خبرآنلاین خبرآنلاین که کار خود را از سال ۱۳۸۷ شروع کرده است تلاش دارد آخرین تحلیل‌ها و گزارش‌ها از مهم‌ترین اتفاقات روز ایران و جهان را به صورت آنلاین در اختیار مخاطبان خود قرار دهد.مشی رسانه‌ای: مشی رسانه‌ای این خبرگزاری، تحلیلی - خبری است و اعضای تحریریه این مجموعه می‌کوشند از قالب ظاهری خبرها فراتر رفته و به زوایای پنهان و آشکار حوادث سرک بکشند و با کندوکاو بیشتر، ناگفته‌ها و وجوه نامکشوف وقایع و حوادث را بیابند. این مجموعه رسانه‌ای خود را در امر اطلاع‌رسانی مستقل می‌داند و در چارچوب قوانین نظام جمهوری اسلامی و تعهد به آرمان‌های انقلاب اسلامی و امام راحل و شهیدان انقلاب، از درغلتیدن به تمایلات حزبی و جناحی پرهیز دارد. این مجموعه اما نقد و تحلیل کارشناسانه دستگاه‌ها، عملکرد مسئولان و احزاب را وظیفه ذاتی خود می‌پندارد و آن را با هدف ارتقای دانایی جامعه، حق پرسشگری شهروندان و وظیفه پاسخگویی مسئولان با جدیت دنبال می‌کند. تحریریه خبرآنلاین همچنین با بهره‌مندی از همکاران حرفه‌ای و با سابقه می‌کوشد عرصه‌های جدیدی در اطلاع‌رسانی بهنگام و شفاف بجوید و بگشاید.صورت‌بندی خبرآنلاین: صاحب امتیاز: علیرضا معزی مدیرمسئول: حسن لاسجردی شورای سردبیری: حسن لاسجردی . محمدرضا نوروزپور . فرهاد عشوندی . محمود ظهیرالدینی. داوود محمدی.سردبیر شبکه‌های اجتماعی: پایش: محمدباقر تهرانی ادمین: پوریا شاکریتحریریه: سیاست: فاطمه استیری اقتصاد: زهرا علی‌اکبری فرهنگ: حسین قره جامعه: مستوره برادران‌نصیری بین‌الملل: ابوالفضل خدایی ورزش: مرتضی رضایی چند رسانه‌ای: نوید صرافمرامنامه اخلاق حرفه‌ای خبرگزاری خبرآنلاین اعضای تحریریه «خبرآنلاین»، اعم از خبرنگاران، نویسندگان، عکاسان، دبیران و سردبیران، مجموعه اصول و معیارهای اخلاقی حرفه‌ای را با توجه به استانداردهای ‌این حرفه، به عنوان اصول اخلاقی خویش تلقی می‌کنند و رعایت آن را به عنوان مبانی مشترک حرفه‌ای وظیفه خود می‌دانند. این مرامنامه مقررات اداری یا مسائل انضباطی خبرآنلاین نیست، بلکه تنها اصول اخلاقی را تبیین می‌کند که روزنامه‌نگاران خبرآنلاین با رعایت آن، استقلال، اعتبار و درستکاری رسانه و مسئولیت‌ها و تحقق وظایف خود را تضمین می‌کنند. علاوه بر این، قانون مطبوعات و سایر قوانین مرتبط با فعالیت‌های رسانه‌ای نصب العین خبرآنلاین است. ۱. وظیفه آگاهی‌بخشی در راس وظایف حرفه روزنامه‌نگاری قرار گرفته است. انصاف و بی‌غرضی روزنامه‌نگار، خودداری وی از تبلیغ سیاسی و بازرگانی و مقاومت در برابر دیگر کانون‌های فشار، اصل خدشه‌ناپذیر روزنامه‌نگاران فعال در خبرآنلاین است. ۲. «خبرآنلاین» خود را متعهد می‌داند که با رعایت مفاد مرامنامه اخلاقی کلیه آحاد جامعه را مخاطب خود بداند و همواره در چارچوب قانون اساسی به اصول دینی و معتقدات مذهبی و آداب و سنن گروه‌های مختلف قومی و فرهنگی، احترام بگذارد. ۳. روزنامه‌نگاران خبرآنلاین در انجام وظایف حرفه‌ای خویش نه تنها در برابر صاحبان و مدیران موسسه بلکه در برابر خوانندگان و منافع و مصالح جامعه مسئولیت دارند.‌ این مسئولیت اجتماعی‌ ایجاب می‌کند اطلاعات کامل و به روز برای عموم با حفظ آزادی اطلاعات به منظور احقاق حق دسترسی به اطلاعات ارائه شود. ۴. وظیفه کسانی که وقایع مربوط به هر موضوع را شرح می‌دهند یا تفسیر می‌کنند این است که دانش لازم را درباره آن موضوع به نحوی که گزارش‌دهی و تفسیر به صورت دقیق و منصفانه امکان‌پذیر باشد کسب کنند. ۵. رسالت اجتماعی حرفه روزنامه‌نگاری‌ ایجاب می‌کند که روزنامه‌نگار همیشه در خدمت کشف و بیان حقیقت باشد. به موجب ‌این اصل، «خبرآنلاین» خود را متعهد می‌داند تا حد ممکن آنچه را که به راستی روی داده است و در آن شائبه دروغ راه ندارد، منعکس کند. ۶. روزنامه‌نگاران «خبرانلاین» خود را موظف می‌دانند در صورت ارتکاب به اشتباه، هرچه سریع‌تر آن را اصلاح کنند. اگر چه کار روزنامه‌نگاری با سرعت عمل همراه است،‌ این الزام نباید مانع کوشش و جست‌وجو برای پی‌بردن به صحت و سقم اطلاعات شود. همچنین بروز هر اشتباهی را به سرعت اطلاع می‌دهند و آن را در روزنامه تصحیح می‌کنند. ۷. خبرنگاران و نویسندگان «خبرآنلاین» بدون دخالت در ماجرا یا پیش‌فرض‌های خود، خبر و گزارش را تهیه و تنظیم می‌کنند. در عین حال «بی‌طرفی» به معنی بی‌نظر بودن «خبرآنلاین» و نویسندگان آن در قبال رویدادها نیست و روزنامه‌نگاران نظرات خود را در مقالاتی که تفسیر و تحلیلشان از مسائل است، بیان می‌کنند. ۸. روزنامه‌نگاران فعال در «خبرآنلاین» در انتشار مصاحبه‌های اختصاصی به حقوق مصاحبه‌شونده خود احترام می‌گذارند و متن تنظیمی مصاحبه را با رعایت حداکثر امانت‌داری منتشر می‌کنند. ضمنا در صورت درخواست مصاحبه‌شونده، ‌متن نهایی را به نظر او می‌رسانند و اصلاحات مورد نظر را اعمال و حتی در صورت انصراف وی از انتشار مصاحبه خودداری می‌کنند. ۹. به منظور رعایت حقوق مادی و معنوی خالقان و صاحبان آثار، خبرنگاران و نویسندگان «خبرآنلاین» حاصل کار دیگران را بدون ذکر منبع و در صورت لزوم کسب اجازه، باز انتشار نمی‌کنند. امضای یک روزنامه‌نگار تنها پای مطلبی قرار می‌گیرد که حاصل کار خود اوست. هرگونه سرقت ادبی، مخدوش ساختن متن‌ها، تصاویر، اسناد و نیز حذف اطلاعات اساسی مربوط به رویدادها نزد روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» مذموم و مطرود است. ۱۰. حریم خصوصی افراد محترم است و نباید بدون اجازه به آن وارد شد. روزنامه‌نگاران و نویسندگان «خبرآنلاین» با توجه خاص به حیثیت شخصی و زندگی خصوصی افراد، از تمامی مواردی که ممکن است با انتشار مطلب یا خبر آن به حیثیت افراد لطمه وارد آورد، اکیدا پرهیز می‌کنند. ۱۱. روزنامه‌نگاران و نویسندگان «خبرآنلاین» ادبیات پالوده و قلم متین را از مهم‌ترین ویژگی‌های خود می‌دانند و از لحن گزنده یا کلمات توهین‌آمیز علیه هیچ شخص یا نهادی، چه در خبر یا گزارش و چه در نظر، استفاده نمی‌کنند. ۱۲. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» به طور مخفیانه از دوربین، میکروفن و یا دستگاه‌های ضبط صوت استفاده نخواهند کرد، مگر در زمانی که حق قانونی روزنامه‌نگار است، اما آشکارسازی لوازم فوق برای او مخاطره‌آمیز باشد. ۱۳. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» برای کسب خبر، صریحا خود را روزنامه‌نگار معرفی می‌کنند و هرگز همچون کارآگاه یا جاسوس عمل نمی‌کنند. آنان همچنین از تحت فشار قرار دادن افراد برای کسب خبر پرهیز می‌کنند. ۱۴. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» ضمن وقوف به آزادی خبر، تفسیر و انتقاد، می‌توانند از افشای منبع اطلاعات به جز صراحتی که قانون مطبوعات دارد (دستور مقام قضایی) خودداری کنند. محرمانه نگاه داشتن هویت منابعی که «خبرانلاین» نمی‌خواهد شناخته شوند، نافی ‌این اصل نیست که منابع خبری، جز در موارد استثنایی، باید به روشن‌ترین وجه معرفی شوند. از سوی دیگر ممکن است ناشناس ماندن اظهارکننده یک مطلب برای او فرصتی غیرمنصفانه فراهم آورد تا علیه دیگران سخن بگوید. در این صورت «خبرآنلاین» از انتشار اظهارات علیه دیگران توسط منبعی که نامش فاش نشود، پرهیز می‌کند. ۱۵. اولین و مهم‌ترین دغدغه روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین»، تلاش در جهت ارتقای سطح کیفی وکمی مطالب «خبرآنلاین» است.‌ این بدان معناست که توفیق «خبرآنلاین» در تهیه و انتشار اخبار و گزارش‌های دست اول نتیجه تلاش‌های بی‌وقفه روزنامه‌نگاران آن است. ۱۶. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» به حق دسترسی به مطالب، اخبار و گزارش‌های جمع‌آوری شده واقفند و پیش از انتشار مطالب تهیه شده مبادرت به فروش، واگذاری و افشای بخشی یا تمام آن مطلب به افراد خارج از خبرآنلاین علی‌الخصوص رسانه های رقیب، دوستان و وابستگان نزدیک خود نخواهند کرد. آنان با آگاهی کامل از خط‌مشی و سیاست‌های کلی روزنامه، متعهدانه و وفادارانه در جهت پیشبرد ‌این اهداف گام برمی‌دارند. ۱۷. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» نام و عنوان «خبرآنلاین» را مورد استفاده شخصی قرار نمی‌دهند. آنان کارت‌های خبرنگاری خود را تنها در مواقع کسب خبر و امور مرتبط با حرفه خود یا ورود به سازمان‌های دولتی یا خصوصی به کار می‌گیرند. ۱۸. اظهارنظر نسبت به شخصیت‌های مورد توجه مخاطبان از جمله هنرمندان و ورزشکاران در قالب گفت‌وگو و یا نوشته از سوی روزنامه‌نگاران نباید کیفیت محتوا را تا سرحد نشریات زرد پایین آورد. ۱۹. از آنجا که کسب اخبار دست اول و انتشار آن یکی از ویژگی‌های بارز رسانه‌هاست و ‌این فرآیند منجر به جذب مخاطب بیشتر برای یک رسانه می‌شود، روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین»، تمامی رسانه‌های خبری دیگر اعم از رسانه‌های چاپی، الکترونیکی، تصویری و صوتی را که در جهت تضاد و یا حتی همسو با رسانه خود هستند رقیب حرفه‌ای می‌انگارند و بر ‌این اساس، همکاری و فعالیت با آنان (در هر سطحی) را بدون مشورت و صلاحدید حوزه سردبیری، مغایر با تعهدات اخلاقی و حرفه‌ای می‌دانند. ۲۰. ارائه هرگونه اطلاعات محرمانه داخلی و اداری خبرآنلاین مغایر با وجدان و مسئولیت اخلاقی و حرفه‌ای روزنامه‌نگاران در قبال مجموعه خبرآنلاین است. ۲۱. داشتن صفحات شخصی در فضای مجازی حق مسلم هر فرد است. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» نیز ازاین قاعده مستثنی نیستند. مهم نیست که تا چه میزان تلاش می‌کنند مطالبشان متمایز از مطالب موجود در خبرآنلاین باشد؛ بلکه نکته‌ اینجاست که به‌ هر حال مخاطبان، آنها را به عنوان روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» می‌شناسند و دیدگاه‌ها و نظراتشان را مرتبط با خط‌مشی آن تلقی می‌کنند. با علم به‌ این موضوع، روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» هرگونه فعالیت مجازی، حضور در شبکه های اجتماعی و یا مصاحبه و سخنرانی بدون در نظر گرفتن صلاحدید خبرآنلاین را مغایر با وجدان اخلاقی و حرفه‌ای خود می‌دانند. ۲۲. روزنامه‌نگاران فعال در «خبرآنلاین» از نوشتن در مورد مسائلی که نفع مستقیم مادی برای آنها و وابستگانشان دارند، پرهیز می‌کنند. از اطلاعاتی که به واسطه شغلشان به دست می‌آورند برای کسب منافع مالی و اقتصادی استفاده نمی‌کنند و این اطلاعات را به‌ این منظور در اختیار بستگان یا دوستانشان قرار نمی‌دهند. ۲۳. هرگونه مشارکت و همکاری تعهدآور با سازمان‌های حوزه فعالیت خود (اعم از استخدام، همکاری پاره‌وقت، انجام پروژه‌های مشترک و ارائه مشاوره و غیره) از نظر روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» مورد پذیرش نیست. چرا که ‌این نوع وابستگی‌ها به سازمان‌هایی که تحت پوشش خبری ‌این رسانه قرار دارند، بدون شک دیدگاه‌ها و نظرات روزنامه‌نگاران را به مرور زمان تحت‌ تاثیر خود قرار می‌دهد و از بازده کاری آنان می‌کاهد. ۲۴. روزنامه‌نگاران فعال در «خبرآنلاین» در مورد پذیرش هدایایی که از طرف اشخاص یا سازمان‌ها و نهادها ارائه می‌شود احتیاط می‌کنند. هر هدیه‌ای که ‌این شائبه را به وجود ‌آورد که در قبال آن انتظار همدلی به هنگام تهیه مطلب وجود دارد فورا پس داده می‌شود. اگر به روزنامه‌نگاری مستقیما پیشنهاد همکاری در قبال دریافت هدیه ارائه شد، موضوع را به مدیران مجموعه اطلاع می‌دهد و چنین موضوعی ممکن است بنا به صلاحدید سردبیر به اطلاع خوانندگان برسد. در عین حال روزنامه‌نگاران فعال در «خبرانلاین» هدایای ارزان‌قیمتی را که با «حسن نیت» ارائه می‌شود با احترام می‌پذیرند. هدایای گران‌تر را محترمانه باز می‌گردانند یا در اختیار روزنامه قرار می‌دهند تا به مصارف عمومی برسد. جوایز و هدایای بزرگداشت رسمی روزنامه‌نگاری از ‌این قاعده مستثنی است. ۲۵. روزنامه‌نگاران فعال « خبرآنلاین» سفرهایی را که هزینه آن به عهده سازمان و نهاد خاصی است قبول نمی‌کنند مگر با اجازه روزنامه و در صورت مهم بودن اطلاعاتی که قرار است در سفر جمع‌آوری شود.تبیین مواضع خبرگزاری «خبرآنلاین»: چگونه اصولگرایانی هستیم؟ با توجه به دوقطبی موجود ،‌ ما به اصولگرایان تعلق داریم و بدیهی است به اصول مشترک، باورمند و ملتزمیم که به دلیل رعایت اختصار از شرح آن صرف نظر می شود . آن چه در زیر می آید ما را از سایر جریان ها بویژه جریان غیر اصولگرایی متمایز می سازد؛ در عین حال با عنایت به گستردگی طیف اصولگرایی ، به برخی تفاوت برداشت های ما با سایر عزیزانی که در این طیف تعریف می شوند اشاره شده است: ۱. اصول مشترک جبهه اصولگرایان اعتقاد و التزام به اسلام ، انقلاب ، نظام ، امام و رهبری است. هر جریان یا فردی که به این اصول واقعا معتقد و ملتزم باشد و قرائت او از این اصول براساس قرائت رهبری باشد ، اصولگراست ، هر چند درسایر مسائل دارای سلوک، نظرات و سلیقه های متفاوتی باشد . به عبارت بهتر ، نقطه کانونی همه اصولگرایان، بینش واحد است و تمایزات آنها فقط در روش و منش نمود می یابد. ۲. پرده پوشی وکتمان انتقاد به همه دستگاه های کشور را، حتی آنهایی که توسط اصولگرایان اداره می شوند روا نمی دانیم و تمجیدات بی مبنا را ‌مصداق تعصب جاهلی قلمداد می کنیم. ۳. اتکای برخی سیاسیون به رسانه های فارسی زبان بیگانه علاوه برآن که نوعی توهین به رسانه های داخلی قلمداد می شود ،‌ مصداق حدیث خانواده را نزد غیربردن است. نباید فراموش کنیم اساس تاسیس رسانه های فارسی زبان توسط دولت های مخالف ایران ، فعالیت حرفه ای نیست و بنابراین یک عنصر هوشمند و دلسوز منافع ملی، تحت هیچ شرایطی، حتی بی مهری عامدانه ، بازیچه نمی شود و در این دام نمی افتد. ۴. معتقدیم می توان با افراد و افکارمخالف بود و مرزبندی داشت ولی در عین حال آنان را محترم شمرد. ادبیات دور از ادب را نشانه صراحت یا انقلابی گری نمی دانیم. ۵. بسنده کردن به افراد همجور را نوعی تعصب قبیله ای می شماریم که ضمنا کیان کشور را نیز به مخاطره افکند. بر همین منوال با خط کشی های سیاه و سفیدکه به رادیکالیسم دامن می زند موافق نیستیم. خود و هم مسلکان جناح متبوع را مصداق تام دیانت، حقیقت،‌ سلامت، ولایت، صداقت، خدمتگزاری،‌ انقلابی گری و حافظ ارزشها نمی دانیم تا به تبع آن هر کسی را که مثل ما فکر نمی کند جرثومه لاابالی گری ، فساد، خیانت و بطلان بنامیم. ۶. تقسیم بندی های کور و بدون مبنا سبب می شود کشور را از ظرفیت انسانی انقلاب محروم کنیم. به عبارت بهتر عدم استفاده از توانایی مدیرانی در درون خانواده بزرگ انقلاب که برای تربیت آنان، هزینه شده است علاوه برآن که انسجام و همدلی را به تاخیر می اندازد و تخم کینه را می پروراند به پیشرفت کشور نیز آسیب می رساند و الگوی خوبی در مصرف نیروی انسانی نیست. این سخن به معنای آن نیست که جناح مستقر ، مصادر کلیدی و راهبردی را در اختیار رقیب قرار دهد و یا سیاستگذاری های مهم به مدیرانی سپرده شود که با جریان غالب ، همسو نیستند و یا از ارزشهای محوری نظام کوتاه می آیند بلکه به معنای آن است که از تجربیات و مهارت های آنان در جایگاه های غیرحساس استفاده شود تا ضمنا با امید به طلوع دوباره به نشاط فضای اجتماعی و مدیریتی کشور مدد رساند نه آن که هرکس از مانیست ، به طورکل از صفحه و صحنه مدیریتی کشور حذف شود. سیاست اصولی و راهبردی «جذب حداکثری ، دفع حداقلی » ضمنا به حفظ مدیران کشور در داخل نظام کمک می کند و مانع از «گریز از مرکز» می شود. ۷. انتقاد درآموزه های دینی ، حق و بلکه وظیفه امت برحاکمان است و درجهان معاصر نیز از حقوق شهروندی قلمداد می شود . طبیعی است که انتقاد در رسانه ها جلوه بیشتری می یابد و از همین رو یکی از کارکردهای محوری رسانه ها ، ‌انتقاد دانسته می شود و لذا در قانون مطبوعات نیز به رسمیت شناخته شده است. همه مدیران ، مطابق خطابه های معمولشان ، طرفدار نقدند ! اما بسیاری از آنان ، بلافاصله با قید «سازنده» هر نقدی را که به مذاقشان خوش نیاید مشمول انتقاد غیرسازنده یا مخرب می دانند . ازدیدگاه بسیاری از مدیران،‌ نقد یعنی قربان صدقه رفتن در مطلع کلام و سپس بیان فهرست کامل محاسن فرد یا کار ، و احتیاطا" چند جمله کوتاه و البته غیرمهم در بیان کاستی ها؛ آن هم موضوعاتی کاملا فرعی و پیش افتاده که پاسخ های «افکار عمومی راضی کن» از قبل در چنته منقود آماده باشد. کم تحملی مدیران کشور نسبت به انتقاد- که متاسفانه برخاسته از فرهنگ عمومی ماست - به زیان کیان کشور است ، ضمن آن که مساوی دانستن هر انتقاد به یک فرد یا دستگاه را مساوی انتقاد به کلیت نظام دانستن ، بهانه ای برای فرار از لوازم مسئولیت پذیری است . اگرچه انتقاد نباید توهین آمیز باشد اما گمان می رود گونه شناسی کشف شده توسط مدیران اجرایی و جعل صفت هایی چون سازنده ، منصفانه ومخرب - که در ادبیات سیاسی و رسانه ای کشورباب شده است- به منظور تعطیل کردن اساس انتقاد است. نیت فرد منتقد ،‌ چندان نقشی در موضوعیت نقد و محتوای آن ندارد . به زعم ما نقد باید فنی ، مستدل و روشمند باشد و حتی اگر نیت صالحانه و خیرخواهانه نداشته باشد و با هدف تخریب نیز صورت بگیرد و یا راه حل ارائه نکند می تواند نقد نامیده شود ، هر چند چنین نقدی بدون شک در اثربخشی بر فرد یا دستگاه ذیربط ، جا افتادگی اجتماعی و داوری عامه تاثیر منفی دارد . شرط اصلی نقد، رعایت چارچوب های کارشناسی است نه نیت مستتردر آن . اما درهرصورت نقد نباید متضمن دروغ ، توهین، تحقیر و افترا باشد زیرا در آن صورت منطقا نقد نامیده نمی شود بلکه بترتیب دروغ ، ‌توهین ،‌ تحقیر و افتراست! نمی توان نقدی را که متضمن بیان نقاط قوت فرد یا عمل نیست و صرفا کاستی ها را بیان می دارد نقد نادرست خواند ، هرچند که اخلاقا" بهتر است نقاط قوت نیز بیان شود. یادمان باشد بررسی صحت و سقم در وظایف منطق می گنجد و صدور حکم حسن و قبح در دایره اخلاق . لذا گفته می شود چنان نقدی ، درست است ولی ممکن است اخلاقی نباشد یا تهی از اثر شود. نقد، کفه ترازو نیست که بگوییم باید تساوی رعایت شودزیرا بحمدالله تریبون های رسمی هردستگاه به اندازه کافی زحمت تمجید را متقبل می شوند ! پس قرار نیست در هنگام نقد ، بحث مستوفایی درکمالات فــرد یا عمل مورد انتقاد داشته باشیم. گزاره های قبل البته به معنای آن نیست که به خود اجازه می دهیم که نیت تخریبی بر نقدهای ما سایه بیفکند. ۸. برخی اصول قانون اساسی جنبه رکن دارد. مقولاتی نظیر حاکمیت دینی ، ولایت فقیه ، رجوع به رأی مردم ، آزادی های مدنی ، حقوق شهروندی و عدالت گستری . این اصول ، روح حاکم بر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را تشکیل می دهندو نقطه متمایز مردمسالاری دینی با دمکراسی لیبرال یا حکومت های خودکامه است . براین مبنا کسانی را که به نام اصلاح طلبی یا هر نام دیگر به اصول محوری قانون اساسی بی اعتنایند داخل نظام نمی دانیم و با آنان مرزبندی روشنی داریم . ۹. ولایت فقیه، یک ایده دینی و از اصول محوری قانون اساسی ماست که نه مثل برخی اصلاح طلبان ، ‌از روی اضطرار بلکه بدان باور داریم. علاوه بر این جنبه دینی و قانونی، عقل نیز با توجه به شرایط عمومی کشور و جو تخاصم بین المللی به وجود اصل و مصداق آن حکم می دهد . ما نه تنها به دلیل تصریح ولایت فقیه در قانون اساسی به آن التزام داریم بلکه به دلیل مفهوم ولایی آن که نشات گرفته از تفکر شیعی است به آن پایبندیم . یکی از تفاوت های اصولگرایان با دیگر جریان های سیاسی در نگاه و تلقی آنان از رهبری است . اگر چه کسی که به حکم حکومتی گردن می نهد (‌حتی اگر آن را قبول نداشته باشد) مأجور است اما اصولگرایان ، اطاعت را به امری درونی تبدیل کرده اند و عنصر«قبول» را نیز به آن افزوده اند . درست است که قائل نبودن شأن و اختیاری بیشتر ازآن چه که در قانون اساسی برای ولایت فقیه و رهبری درج شده است اندیشه ای انحرافی یا حرکتی ضد انقلابی محسوب نمی شود اما اصولگرایان ، نظر رهبری را ملاک می دانند و راهبردها ، سیاستها و مواضع خود را بر اساس آن تنظیم می کنند. از دیدگاه اصولگرایان ، رهبری فقط یک رکن مهم در نظام دیوانی کشور و یا مقامی که مطابق قانون اساسی بر سه قوه نظارت دارد نیست بلکه جنبه ای معنوی و عاطفی نیز دارد و سمبل کشور، محور وحدت و فصل الخطاب منازعات است و از این رو یک نعمت محسوب می شود که شکرانه آن ، همسویی و اطاعت است ، نه بهانه های ظاهرا" مستدل و حقوقی برای رفع تکلیف یا فرار از ولایت پذیری . در عین حال ، برخلاف افراد شعار زده اشعری مسلک ، بین سلیقه شخصی ، توصیه ، الزام و حکم حکومتی تفاوت قائلیم که هریک الزامات متفاوتی دارند . ۱۰. اصل استقلال و تفکیک قوا ضرورتی جدی است که به قوام ملک می انجامد زیرا قدرت گرفتن انحصاری هر قوه ، زمینه ساز خودکامگی است . دولت قوی حق دارد از تمامی ظرفیت های قانونی خود استفاده کند و تمامی شئون اداری و اجرایی کشور را مطابق قانون اساسی در اختیار داشته باشد . مجلس مقتدر از ساز وکارهای قانونی خود (‌قانونگذاری ، تصویب اسناد بالادستی ، بودجه سالانه ، سوال ، تحقیق و تفحص ، رای اعتماد ، استیضاح وزیران ، عدم کفایت رئیس جمهور ، دیوان محاسبات و عضویت در شوراهای فرا دستگاهی) استفاده می کند و در عین حال ، ‌همگان به داوری دستگاه قضا گردن می نهند. با وجود قوه قضائیه مقتدر است که حاشیه های امنیت برای همه ،‌ بالسویه رنگ می بازد و هیچ عنصر صاحب قدرت یا مدیری جرات قانون شکنی ، ظلم به دیگران و فساد به خود نمی دهد و متقابلا بازار افشاگری های خطابه ای و خیابانی تعطیل می شود و کسی جرات نمی کند به دیگری اتهام بدون سند زند. ۱۱. آئین نامه اخلاقی- حرفه ای خبرآنلاین قبلا و به صورت رسمی اعلام شده است و مواضع ده گانه بالا نیز به تدریج و حسب ضرورت تکمیل خواهد شد.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفت + شانزده =