مهراب قاسم‌خانی: خانم‌ها حق نداشتند موز و خیار دست بگیرند!
بازدید 3
0

مهراب قاسم‌خانی: خانم‌ها حق نداشتند موز و خیار دست بگیرند!

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مهراب قاسم‌خانی فیلمنامه نویس که مهمان نخستین قسمت از برنامه «ساطور» با اجرای منصور ضابطیان بود، در پاسخ به اینکه اولین بار چه زمانی با مفهوم سانسور روبرو شده گفت: اولین بار که گفتند «این را ننویسید» یا «چرا این را نوشتید»؟ فکر می‌کنم در فضای نقاشی بود. یک نقاشی فیگوراتیو کشیده بودم؛ حالا نه اینکه خیلی اروتیک باشد، بلکه تصویری از یک فیگور مرد بود که به‌صورت دفورمه و ترسناک و خیلی زشت طراحی شده بود. مشخص بود شبیه آدم نیست و بیشتر به هیولا شباهت داشت. اما اجازه ندادند در نمایشگاه گروهی حضور داشته باشد. فکر کنم سال ۷۳ یا ۷۴ بود، دقیق یادم نیست.

به نقاشی شقایق گیر دادند چون او حامله بود!

نویسنده «پاورچین» ادامه داد: بعدها در نمایشگاه گروهی دیگر، در همان دوره‌ای که نویسنده هم بودم، یک نقاشی از همسر سابقم کشیده بودم؛ آن زمان باردار بود. تصویری از او طراحی کرده بودم که برایم زیبا بود. اما باز هم اجازه ندادند نمایش داده شود، چون با مفهوم حاملگی مشکل داشتند. او پوشیده بود، اما باز هم به دلیل نمایش بارداری، مخالفت کردند.

برای حفظ میز و جایگاه‌شان، خودشیرینی کرده و خط قرمزهای تازه‌ای تعریف می‌کنند

قاسم‌خانی با بیان اینکه هیچ‌وقت سانسور را یاد نگرفتم و خط قرمزها را نفهمیدم، تصریح کرد: هیچ خط قرمز ثابت و مشخصی وجود ندارد. ما مجموعه‌ای از مدیران میانی داریم که برای حفظ میز و جایگاه‌شان، خودشیرینی می‌کنند و خط قرمزهای تازه‌ای تعریف می‌کنند تا نشان دهند چقدر خوب هستند. بعد هم وقتی فشار می‌آید، می‌گویند «این دیگر ممنوع شده». اما واقعیت این است که من در این سال‌ها با سانسورهای بسیار عجیب و غریبی مواجه شدم. حتی فکر می‌کنم در ویکی‌پدیا هم نوشته‌اند که من تقریباً 10 سال است در تلویزیون سانسور شده‌ام.

خانمها حق نداشتند موز و خیار دست بگیرند!

او درباره نخستین سانسورهایی که با آنها مواجه شده اظهار کرد: یادم هست سال ۷۷ یک آیتم نمایشی ضبط کرده بودیم؛ خانم و آقایی روی دو مبل بزرگ نشسته و در حال صحبت بودند. کنار هم نبودند، روی دو مبل جدا نشسته بودند. اتفاقاً مبلمان فرفورژه‌ی بزرگی با دسته‌های فلزی قطور بود. زاویه‌اش طوری طراحی شده بود که فاصله‌شان خیلی کم به نظر می‌آمد. گفتند این تماس بین دو دسته‌ مبل «شُبهه تماس» ایجاد می‌کند. حتی با اینکه زن و شوهر بودند، باز هم گفتند نمی‌توانیم آیتمی پخش کنیم که تماس ایجاد شود. آن زمان برداشتن میوه‌هایی مثل موز و خیار از ظرف میوه برای خانم‌ها ممنوع بود و باید سمت پرتقال و سیب می‌رفتند!

سانسورهای عجیب «دزد و پلیس»/ می گفتند محله دزد، خانواده دزد یا پدر و مادر دزد نداریم!

نویسنده «دزد و پلیس» درباره سانسورهای این سریال گفت: این سریال قصه‌ رومئو و ژولیت بود، اما به داستانی درباره پلیس، خانواده و دزد تبدیل شد. می‌گفتند: «ما خانواده‌ دزد نداریم، نمی‌شود.» بعد گفتند: «محله‌ی دزد هم نداریم. توهین به محله است.» گفتیم: «خب هیچ اسمی برای محله نمی‌آوریم، فقط بافت قدیمی دارد.» گفتند: «نه، چون بافت سنتی است، معلوم می‌شود منظورمان چیست.» بعد پیشنهاد دادیم معلمی در محله باشد. گفتند: «معلم دزد نمی‌شود. مردم چرا باید معلم دزد داشته باشند؟» گفتیم: «قبول، معلم نباشد.» اما باز هم قبول نکردند و همینطور سانسورها ادامه داشت.

قاسم‌خانی با اشاره به حساسیتها برای زیر سوال نرفتن اقتدار پلیس، گفت: می گفتند باید پلیس دزدها را بگیرد، وگرنه مردم می‌گویند پلیس بی‌اقتدار است.» خندیدم و گفتم: «اگر بگیردشان که سریال همان‌جا تمام می‌شود!» گفتند: «از این بحث عبور کنیم.» و…

نگذاشتند درباره جانبازان بنویسم، گفتند تو ورود نکن

این فیلمنامه‌نویس درباره نگارش سریالی درباره جانبازان سخن گفت و به بازدیدش از آسایشگاه جانبازان قطع نخاع اینطور اشاره کرد: اول نگران بودم که من را نپذیرند. لباس مرتب‌تر پوشیدم، تیشرتی که معمولاً می‌پوشیدم نپوشیدم و با ذهنیت دیگری رفتم. اما برخلاف تصورم، آن آدم‌ها خیلی باحال بودند و اعتماد به نفس بالایی داشتند. من کاملاً تغییر کرده بودم. فکر می‌کردم ناراحت بشوم، اما اصلاً این‌طور نبود. دو سه جلسه به آنجا رفتم و همین باعث شد شکل نوشتن شخصیت جانبازها در قصه کاملاً تغییر کند. خیلی باحال و زنده شدند.

وی ادامه داد: چند قسمت نوشتم و برای بازخوانی دادم اما به من گفتند: «ببین، کل ماجرا این است که تو نمی‌توانی این موضوع را بنویسی. شاید فرد دیگری باشد که بتواند این سوژه را بهتر درک کند. ورود نکن». با این ‌حال برای من تجربه‌ ارزشمندی بود. چون دیدم این آدم‌ها هیچ‌وقت سر بقیه منت نمی‌گذارند. شکل و منش‌شان این نبود. همین برایم خیلی مهم بود.

قاسم خانی خاطراتش از سانسورهای «شبهای برره» را اینطور تعریف کرد: یک عکس از خودم با سبیل به دیوار زده بودم و اسمش را قاسم خان دماغ کوفته گذاشتم، گفتند توهین است! یک واژه داشتیم به نام «حمام فینگ»؛ گفتند توهین به حمام است! عکس رضاشاه را هم بالای میز زده بودیم. این تصویر دو سه قسمت نشان داده شد، اما بعد گفتند دیگر تکرار نشود. حتی گفتند کادر را طوری ببندید که فقط پایین عکس دیده شود و سرش مشخص نباشد. بعدتر هم گفتند کلاً آن را حذف کنید. هر روز برایمان یک سورپرایز جدید بود!

بدون آنکه بدانیم چرا «شبهای برره» تمام شد!

وی درباره به پایان رسیدن «شبهای برره» گفت: از اخبار شنیدیم که اعلام کردند سریال تمام شده است. در خانه بودیم که همسرم زنگ زد و گفت: «سریال تموم شد!» هیچ‌کس به ما خبر نداده بود. حتی مدیران زنگ زدند و پرسیدند: «تو چیزی شنیدی؟» و وقتی گفتم نه، گفتند: «ما هم نمی‌توانیم چیزی بگوییم». به این ترتیب سریال نصفه ماند و دیگر بازپخش نشد. واقعاً هم نفهمیدیم مشکل مربوط به چه بود؟

گفتند چرا نشان داده اید مردم “منتظر” زورو هستند!؟

این نویسنده با اشاره به مشکلی که بابت آن یک هفته به حراست رفت و آمد داشته گفت: در یک سفر به خارج از کشور برای تماشای فیلم «زورو» رفته بودم. البته نه فقط این فیلم بلکه فیلمهای دیگر. قدیم ها که پول داشتم، دو روز به سفر می رفتم و تمام فیلمها را می دیدم و می آمدم. با الهام از این فیلم «زوروی برره ای» را نوشتم و قسمت مربوط به آن هم پخش شد. حراست مرا خواستند، این بار چند فرد جدید هم در جلسه بودند. من زیاد به حراست احضار می شدم. گفتند منظورت از این شخصیت چه بود؟ من هم حتی بلیت را آوردم نشان دادم و گفتم از فیلم زورو الهام گرفتم. اما باز هم قانع نشدند. گفتند: «در این قسمت، یک حاکم ظالم آمده و به مردم ظلم می‌کند. مردم هم منتظرند زورو بیاید نجات‌شان دهد، چندین بار هم از مشتقات واژه انتظار استفاده شده است». گرفتم منظورشان چیست.

وی یادآور شد: با اینکه بارها فیلم، سریال و حتی کارتون زورو را در تلویزیون پخش کرده بودند، باز هم قانع نشدند. حتی پیش می آمد مردم هم می گفتند آهان منظورتان چنین چیزی بود!؟ می گفتیم نه فقط به نظرمان بامزه بود.

سانسور نشانه‌ ضعف است از عدم اعتمادبه‌نفس می‌آید

قاسم خانی با بیان اینکه من نمی‌توانم بگویم به‌طور کلی با سانسور مخالفم، اذعان کرد: به نظر من دو نوع سانسور وجود دارد؛ سانسوری که با هدف حفاظت از جامعه انجام می‌شود، مثل جلوگیری از تشویق به خشونت، تروریسم یا کودک‌آزاری. با این نوع موافقم. سانسوری که برای حفظ قدرت و حاکمیت است، نه برای حفاظت از جامعه. این نوع، نشانه‌ اقتدار و قدرت نیست؛ نشانه‌ی ضعف است. از عدم اعتمادبه‌نفس می‌آید. یعنی تو فکر می‌کنی در گفتگوی آزاد می‌بازی. من نمی‌خواهم حرفم سانسور شود؛ دوست دارم در گفت‌وگویی آزاد حضور داشته باشم.

سر «کمربندها را ببندیم» گفتند چرا گیت صورتی؟ نماد فاحشه خانه است!

نویسنده «کمربندها را ببندیم» با اشاره به داستان این سریال که درباره‌ یک فرودگاه خصوصی بود، اظهار کرد: در قسمت اول، زمانی که فرودگاه تازه ساخته می‌شد، رئیس فرودگاه گروه‌های مختلفی را فرستاده بود تا وسایلی را بیاورند. وقتی آمد و دید چیزی که آورده بودند همان «گیت» است که از آن عبور می‌کنند و دستگاه بوق‌زن دارد، شاکی شد. گیت، صورتی‌رنگ بود. پرسید: «این چه گیتی است که آوردید؟ از کجا آوردید؟» یکی از کاراکترها جواب داد: «آقا، گیت نو پیدا نکردم. این مال بوتیک زنانه بود. رفتم یک دست‌دوم پیدا کردم آوردم گذاشتم اینجا». ما هم همان گیت صورتی را گذاشتیم.

وی ادامه داد: ناظر کیفی اصولاً در صحنه حضور داشت. می‌آمد، متن را می‌خواند، اشکالاتش را می‌نوشت و به ما می‌داد، ما هم اصلاح می‌کردیم. در همان سکانس، تمام اشکالات را نوشته بود و روی کلمه‌ «صورتی» خط کشیده و آن را کرده بود «زرد». ما هم اصلاح کردیم. اما من نفهمیدم چرا. رفتم پیشش و گفتم: آقا، من اصلاً بحثی ندارم. همه‌ی اصلاحات را انجام می‌دهم. اما این «صورتی» را چرا کردی «زرد»؟ گفت: برو، خودت می‌دانی. گفتم: به خدا نمی‌دانم. هر رنگی باشد، برایم فرقی نمی‌کند. هرچه شما بگویی می‌گذاریم. فقط می‌خواهم دلیلش را بدانم. یک روز تمام طول کشید تا جواب بدهد. هیچی نمی‌گفت. بعد توضیح داد: «سردر تمام فاحشه‌خانه‌های جهان صورتی است.» رفتم و واقعاً تحقیق کردم. چنین چیزی نبود. سوال اینجاست آن ناظر از کجا چنین داده‌ای داشت؟ چرا فکر کرد مردم از یک گیت فرودگاه صورتی چنین برداشتی می‌کنند؟!

زمان نوشتن مدام به خودم می گویم این را ننویسم، آن را ننویسم

قاسم خانی ادامه داد: از این چیزهای عجیب زیاد داشتیم. همین‌ها باعث می‌شود وقتی داری می‌نویسی، مدام فکر کنی: «این را ننویسم، آن را ننویسم..» یکی از آسیب‌های سانسور این است که تصویری غلط و غیرواقعی به جامعه می‌دهی. انگار به‌جای اینکه آینه جلویشان بگذاری، برایشان کارت‌پستال می‌فرستی. فقط بخش‌های قشنگ را نشان می‌دهی. آسیب دیگرش به خود هنرمند برمی‌گردد. ذهنش دچار خودسانسوری می‌شود؛ حتی در جاهایی که اصلاً نیازی به سانسور نیست. خودم در جلسات نویسنده‌ها گاهی حس می‌کنم ناظر کیفی درون خودم هستم! دائم با خودم می‌گویم: این که نمی‌شود، نه، آن هم نه و می‌دانم حتی نیتی هم پشت آن جمله نیست، ولی باز سانسورش می‌کنم… من دیگر سمت قصه‌ای نمی‌روم که بدانم ممکن است برایم مسئله‌ساز شود. احتمالاً چیزی می‌نویسم که برای جامعه تابو نباشد.

خنداندن مردم سخت‌تر شده، خودشان در فضای مجازی شوخ‌طبع شده‌اند

این فیلمنامه نویس درباره وضعیت امروز طنز و کمدی گفت: برای من، خنداندن مردم سخت‌تر شده. چون خودشان در فضای مجازی آن‌قدر شوخ‌طبع شده‌اند که رقابت سنگینی ایجاد شده است. اصلاً خیلی وقت‌ها، یک گفتگو یا سخنرانی لازم نیست شوخی‌نویسی بشود. اگر همان‌طور که هست منتشر شود، مردم خودشان می‌خندند. آن‌ها با ما رقابت می‌کنند!

وی یادآور شد: یادم هست یک بار در یکی از احضارهایی که شدم، گفتند: بین پست‌هایی که می‌گذاری، بعضی ها را پیج‌های معاند هم بازنشر می‌کنند. گفتم: من شاید ماهی یک بار چیزی بگذارم که یک پیج معاند بازنشر کند. اما شما خودتان روزی 15 محتوای تولیدی دارید که آن‌ها بازنشر می‌کنند و می‌خندند. آن کسی که دارد هزینه‌ تولید محتوا می‌دهد، شمایید، نه من!

مهراب قاسم‌خانی: خانم‌ها حق نداشتند موز و خیار دست بگیرند!

مگر «شب‌های برره» و «آدم برفی» چه تأثیری داشتند؟ فقط حساسیت بی مورد ایجاد می کنند

قاسم خانی تصریح کرد: راستش من هیچ‌وقت اعتقاد نداشتم که یک اثر هنری، در جنس کاری که ما انجام می‌دهیم یا حتی در هر ژانری، بتواند آن‌قدر تأثیرگذار باشد که بنیان چیزی را به هم بزند. مثلاً شب‌های برره چه تأثیری داشت؟ نهایتاً این بود که مردم دو سه ماه «بیده» گفتند. یا مثلاً واژه‌ی «پاچه‌خواری» مدتی ماند، که خب خوب شد ماند، چون جایگزین خوبی بود. ولی در نهایت هم تمام شد. تأثیر کار ما در همین حد بود. با این ‌حال هنوز هم پخشش نمی‌کنند. فیلم «آدم‌برفی» را سال‌ها پخش نکردند. بعد که اکران شد، چه اتفاقی افتاد؟ هیچ چیز! هیچ اتفاق خاصی نیفتاد. فقط یک حساسیت بی‌مورد ایجاد کردند.

ذائقه‌ی کمدی مخاطب از دست رفته، ای کاش به چیزهای شریف‌تری بخندند

وی با بیان اینکه من خودم هیچ‌وقت ادعای تأثیرگذاری نداشتم و حتی فکر نمی‌کنم نزدیکش هم باشم، در پایان گفت: کار ما یک شوخی است که تمام می‌شود. تأثیری که دلم می‌خواهد بگذارم این است که ذائقه‌ی کمدی مخاطب بهتر شود؛ به چیزهای شریف‌تر بخندد. اما حالا فضا آن‌قدر از دست رفته که دیگر نمی‌توانیم تأثیر بگذاریم. فکر می‌کنم چیزهایی که به نظر من بامزه است، شاید امروز برای مردم خنده‌دار نباشد. آن‌ها ترجیح می‌دهند به چیزهای دیگری بخندند.

نخستین قسمت «ساطور» به کارگردانی محمد صوفی که قرار بود از یکی از پلتفرمها پخش شود، سرانجام از یوتیوب در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

۵۹۲۴۳

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

خبرآنلاین

درباره خبرآنلاین خبرآنلاین که کار خود را از سال ۱۳۸۷ شروع کرده است تلاش دارد آخرین تحلیل‌ها و گزارش‌ها از مهم‌ترین اتفاقات روز ایران و جهان را به صورت آنلاین در اختیار مخاطبان خود قرار دهد.مشی رسانه‌ای: مشی رسانه‌ای این خبرگزاری، تحلیلی - خبری است و اعضای تحریریه این مجموعه می‌کوشند از قالب ظاهری خبرها فراتر رفته و به زوایای پنهان و آشکار حوادث سرک بکشند و با کندوکاو بیشتر، ناگفته‌ها و وجوه نامکشوف وقایع و حوادث را بیابند. این مجموعه رسانه‌ای خود را در امر اطلاع‌رسانی مستقل می‌داند و در چارچوب قوانین نظام جمهوری اسلامی و تعهد به آرمان‌های انقلاب اسلامی و امام راحل و شهیدان انقلاب، از درغلتیدن به تمایلات حزبی و جناحی پرهیز دارد. این مجموعه اما نقد و تحلیل کارشناسانه دستگاه‌ها، عملکرد مسئولان و احزاب را وظیفه ذاتی خود می‌پندارد و آن را با هدف ارتقای دانایی جامعه، حق پرسشگری شهروندان و وظیفه پاسخگویی مسئولان با جدیت دنبال می‌کند. تحریریه خبرآنلاین همچنین با بهره‌مندی از همکاران حرفه‌ای و با سابقه می‌کوشد عرصه‌های جدیدی در اطلاع‌رسانی بهنگام و شفاف بجوید و بگشاید.صورت‌بندی خبرآنلاین: صاحب امتیاز: علیرضا معزی مدیرمسئول: حسن لاسجردی شورای سردبیری: حسن لاسجردی . محمدرضا نوروزپور . فرهاد عشوندی . محمود ظهیرالدینی. داوود محمدی.سردبیر شبکه‌های اجتماعی: پایش: محمدباقر تهرانی ادمین: پوریا شاکریتحریریه: سیاست: فاطمه استیری اقتصاد: زهرا علی‌اکبری فرهنگ: حسین قره جامعه: مستوره برادران‌نصیری بین‌الملل: ابوالفضل خدایی ورزش: مرتضی رضایی چند رسانه‌ای: نوید صرافمرامنامه اخلاق حرفه‌ای خبرگزاری خبرآنلاین اعضای تحریریه «خبرآنلاین»، اعم از خبرنگاران، نویسندگان، عکاسان، دبیران و سردبیران، مجموعه اصول و معیارهای اخلاقی حرفه‌ای را با توجه به استانداردهای ‌این حرفه، به عنوان اصول اخلاقی خویش تلقی می‌کنند و رعایت آن را به عنوان مبانی مشترک حرفه‌ای وظیفه خود می‌دانند. این مرامنامه مقررات اداری یا مسائل انضباطی خبرآنلاین نیست، بلکه تنها اصول اخلاقی را تبیین می‌کند که روزنامه‌نگاران خبرآنلاین با رعایت آن، استقلال، اعتبار و درستکاری رسانه و مسئولیت‌ها و تحقق وظایف خود را تضمین می‌کنند. علاوه بر این، قانون مطبوعات و سایر قوانین مرتبط با فعالیت‌های رسانه‌ای نصب العین خبرآنلاین است. ۱. وظیفه آگاهی‌بخشی در راس وظایف حرفه روزنامه‌نگاری قرار گرفته است. انصاف و بی‌غرضی روزنامه‌نگار، خودداری وی از تبلیغ سیاسی و بازرگانی و مقاومت در برابر دیگر کانون‌های فشار، اصل خدشه‌ناپذیر روزنامه‌نگاران فعال در خبرآنلاین است. ۲. «خبرآنلاین» خود را متعهد می‌داند که با رعایت مفاد مرامنامه اخلاقی کلیه آحاد جامعه را مخاطب خود بداند و همواره در چارچوب قانون اساسی به اصول دینی و معتقدات مذهبی و آداب و سنن گروه‌های مختلف قومی و فرهنگی، احترام بگذارد. ۳. روزنامه‌نگاران خبرآنلاین در انجام وظایف حرفه‌ای خویش نه تنها در برابر صاحبان و مدیران موسسه بلکه در برابر خوانندگان و منافع و مصالح جامعه مسئولیت دارند.‌ این مسئولیت اجتماعی‌ ایجاب می‌کند اطلاعات کامل و به روز برای عموم با حفظ آزادی اطلاعات به منظور احقاق حق دسترسی به اطلاعات ارائه شود. ۴. وظیفه کسانی که وقایع مربوط به هر موضوع را شرح می‌دهند یا تفسیر می‌کنند این است که دانش لازم را درباره آن موضوع به نحوی که گزارش‌دهی و تفسیر به صورت دقیق و منصفانه امکان‌پذیر باشد کسب کنند. ۵. رسالت اجتماعی حرفه روزنامه‌نگاری‌ ایجاب می‌کند که روزنامه‌نگار همیشه در خدمت کشف و بیان حقیقت باشد. به موجب ‌این اصل، «خبرآنلاین» خود را متعهد می‌داند تا حد ممکن آنچه را که به راستی روی داده است و در آن شائبه دروغ راه ندارد، منعکس کند. ۶. روزنامه‌نگاران «خبرانلاین» خود را موظف می‌دانند در صورت ارتکاب به اشتباه، هرچه سریع‌تر آن را اصلاح کنند. اگر چه کار روزنامه‌نگاری با سرعت عمل همراه است،‌ این الزام نباید مانع کوشش و جست‌وجو برای پی‌بردن به صحت و سقم اطلاعات شود. همچنین بروز هر اشتباهی را به سرعت اطلاع می‌دهند و آن را در روزنامه تصحیح می‌کنند. ۷. خبرنگاران و نویسندگان «خبرآنلاین» بدون دخالت در ماجرا یا پیش‌فرض‌های خود، خبر و گزارش را تهیه و تنظیم می‌کنند. در عین حال «بی‌طرفی» به معنی بی‌نظر بودن «خبرآنلاین» و نویسندگان آن در قبال رویدادها نیست و روزنامه‌نگاران نظرات خود را در مقالاتی که تفسیر و تحلیلشان از مسائل است، بیان می‌کنند. ۸. روزنامه‌نگاران فعال در «خبرآنلاین» در انتشار مصاحبه‌های اختصاصی به حقوق مصاحبه‌شونده خود احترام می‌گذارند و متن تنظیمی مصاحبه را با رعایت حداکثر امانت‌داری منتشر می‌کنند. ضمنا در صورت درخواست مصاحبه‌شونده، ‌متن نهایی را به نظر او می‌رسانند و اصلاحات مورد نظر را اعمال و حتی در صورت انصراف وی از انتشار مصاحبه خودداری می‌کنند. ۹. به منظور رعایت حقوق مادی و معنوی خالقان و صاحبان آثار، خبرنگاران و نویسندگان «خبرآنلاین» حاصل کار دیگران را بدون ذکر منبع و در صورت لزوم کسب اجازه، باز انتشار نمی‌کنند. امضای یک روزنامه‌نگار تنها پای مطلبی قرار می‌گیرد که حاصل کار خود اوست. هرگونه سرقت ادبی، مخدوش ساختن متن‌ها، تصاویر، اسناد و نیز حذف اطلاعات اساسی مربوط به رویدادها نزد روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» مذموم و مطرود است. ۱۰. حریم خصوصی افراد محترم است و نباید بدون اجازه به آن وارد شد. روزنامه‌نگاران و نویسندگان «خبرآنلاین» با توجه خاص به حیثیت شخصی و زندگی خصوصی افراد، از تمامی مواردی که ممکن است با انتشار مطلب یا خبر آن به حیثیت افراد لطمه وارد آورد، اکیدا پرهیز می‌کنند. ۱۱. روزنامه‌نگاران و نویسندگان «خبرآنلاین» ادبیات پالوده و قلم متین را از مهم‌ترین ویژگی‌های خود می‌دانند و از لحن گزنده یا کلمات توهین‌آمیز علیه هیچ شخص یا نهادی، چه در خبر یا گزارش و چه در نظر، استفاده نمی‌کنند. ۱۲. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» به طور مخفیانه از دوربین، میکروفن و یا دستگاه‌های ضبط صوت استفاده نخواهند کرد، مگر در زمانی که حق قانونی روزنامه‌نگار است، اما آشکارسازی لوازم فوق برای او مخاطره‌آمیز باشد. ۱۳. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» برای کسب خبر، صریحا خود را روزنامه‌نگار معرفی می‌کنند و هرگز همچون کارآگاه یا جاسوس عمل نمی‌کنند. آنان همچنین از تحت فشار قرار دادن افراد برای کسب خبر پرهیز می‌کنند. ۱۴. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» ضمن وقوف به آزادی خبر، تفسیر و انتقاد، می‌توانند از افشای منبع اطلاعات به جز صراحتی که قانون مطبوعات دارد (دستور مقام قضایی) خودداری کنند. محرمانه نگاه داشتن هویت منابعی که «خبرانلاین» نمی‌خواهد شناخته شوند، نافی ‌این اصل نیست که منابع خبری، جز در موارد استثنایی، باید به روشن‌ترین وجه معرفی شوند. از سوی دیگر ممکن است ناشناس ماندن اظهارکننده یک مطلب برای او فرصتی غیرمنصفانه فراهم آورد تا علیه دیگران سخن بگوید. در این صورت «خبرآنلاین» از انتشار اظهارات علیه دیگران توسط منبعی که نامش فاش نشود، پرهیز می‌کند. ۱۵. اولین و مهم‌ترین دغدغه روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین»، تلاش در جهت ارتقای سطح کیفی وکمی مطالب «خبرآنلاین» است.‌ این بدان معناست که توفیق «خبرآنلاین» در تهیه و انتشار اخبار و گزارش‌های دست اول نتیجه تلاش‌های بی‌وقفه روزنامه‌نگاران آن است. ۱۶. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» به حق دسترسی به مطالب، اخبار و گزارش‌های جمع‌آوری شده واقفند و پیش از انتشار مطالب تهیه شده مبادرت به فروش، واگذاری و افشای بخشی یا تمام آن مطلب به افراد خارج از خبرآنلاین علی‌الخصوص رسانه های رقیب، دوستان و وابستگان نزدیک خود نخواهند کرد. آنان با آگاهی کامل از خط‌مشی و سیاست‌های کلی روزنامه، متعهدانه و وفادارانه در جهت پیشبرد ‌این اهداف گام برمی‌دارند. ۱۷. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» نام و عنوان «خبرآنلاین» را مورد استفاده شخصی قرار نمی‌دهند. آنان کارت‌های خبرنگاری خود را تنها در مواقع کسب خبر و امور مرتبط با حرفه خود یا ورود به سازمان‌های دولتی یا خصوصی به کار می‌گیرند. ۱۸. اظهارنظر نسبت به شخصیت‌های مورد توجه مخاطبان از جمله هنرمندان و ورزشکاران در قالب گفت‌وگو و یا نوشته از سوی روزنامه‌نگاران نباید کیفیت محتوا را تا سرحد نشریات زرد پایین آورد. ۱۹. از آنجا که کسب اخبار دست اول و انتشار آن یکی از ویژگی‌های بارز رسانه‌هاست و ‌این فرآیند منجر به جذب مخاطب بیشتر برای یک رسانه می‌شود، روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین»، تمامی رسانه‌های خبری دیگر اعم از رسانه‌های چاپی، الکترونیکی، تصویری و صوتی را که در جهت تضاد و یا حتی همسو با رسانه خود هستند رقیب حرفه‌ای می‌انگارند و بر ‌این اساس، همکاری و فعالیت با آنان (در هر سطحی) را بدون مشورت و صلاحدید حوزه سردبیری، مغایر با تعهدات اخلاقی و حرفه‌ای می‌دانند. ۲۰. ارائه هرگونه اطلاعات محرمانه داخلی و اداری خبرآنلاین مغایر با وجدان و مسئولیت اخلاقی و حرفه‌ای روزنامه‌نگاران در قبال مجموعه خبرآنلاین است. ۲۱. داشتن صفحات شخصی در فضای مجازی حق مسلم هر فرد است. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» نیز ازاین قاعده مستثنی نیستند. مهم نیست که تا چه میزان تلاش می‌کنند مطالبشان متمایز از مطالب موجود در خبرآنلاین باشد؛ بلکه نکته‌ اینجاست که به‌ هر حال مخاطبان، آنها را به عنوان روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» می‌شناسند و دیدگاه‌ها و نظراتشان را مرتبط با خط‌مشی آن تلقی می‌کنند. با علم به‌ این موضوع، روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» هرگونه فعالیت مجازی، حضور در شبکه های اجتماعی و یا مصاحبه و سخنرانی بدون در نظر گرفتن صلاحدید خبرآنلاین را مغایر با وجدان اخلاقی و حرفه‌ای خود می‌دانند. ۲۲. روزنامه‌نگاران فعال در «خبرآنلاین» از نوشتن در مورد مسائلی که نفع مستقیم مادی برای آنها و وابستگانشان دارند، پرهیز می‌کنند. از اطلاعاتی که به واسطه شغلشان به دست می‌آورند برای کسب منافع مالی و اقتصادی استفاده نمی‌کنند و این اطلاعات را به‌ این منظور در اختیار بستگان یا دوستانشان قرار نمی‌دهند. ۲۳. هرگونه مشارکت و همکاری تعهدآور با سازمان‌های حوزه فعالیت خود (اعم از استخدام، همکاری پاره‌وقت، انجام پروژه‌های مشترک و ارائه مشاوره و غیره) از نظر روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» مورد پذیرش نیست. چرا که ‌این نوع وابستگی‌ها به سازمان‌هایی که تحت پوشش خبری ‌این رسانه قرار دارند، بدون شک دیدگاه‌ها و نظرات روزنامه‌نگاران را به مرور زمان تحت‌ تاثیر خود قرار می‌دهد و از بازده کاری آنان می‌کاهد. ۲۴. روزنامه‌نگاران فعال در «خبرآنلاین» در مورد پذیرش هدایایی که از طرف اشخاص یا سازمان‌ها و نهادها ارائه می‌شود احتیاط می‌کنند. هر هدیه‌ای که ‌این شائبه را به وجود ‌آورد که در قبال آن انتظار همدلی به هنگام تهیه مطلب وجود دارد فورا پس داده می‌شود. اگر به روزنامه‌نگاری مستقیما پیشنهاد همکاری در قبال دریافت هدیه ارائه شد، موضوع را به مدیران مجموعه اطلاع می‌دهد و چنین موضوعی ممکن است بنا به صلاحدید سردبیر به اطلاع خوانندگان برسد. در عین حال روزنامه‌نگاران فعال در «خبرانلاین» هدایای ارزان‌قیمتی را که با «حسن نیت» ارائه می‌شود با احترام می‌پذیرند. هدایای گران‌تر را محترمانه باز می‌گردانند یا در اختیار روزنامه قرار می‌دهند تا به مصارف عمومی برسد. جوایز و هدایای بزرگداشت رسمی روزنامه‌نگاری از ‌این قاعده مستثنی است. ۲۵. روزنامه‌نگاران فعال « خبرآنلاین» سفرهایی را که هزینه آن به عهده سازمان و نهاد خاصی است قبول نمی‌کنند مگر با اجازه روزنامه و در صورت مهم بودن اطلاعاتی که قرار است در سفر جمع‌آوری شود.تبیین مواضع خبرگزاری «خبرآنلاین»: چگونه اصولگرایانی هستیم؟ با توجه به دوقطبی موجود ،‌ ما به اصولگرایان تعلق داریم و بدیهی است به اصول مشترک، باورمند و ملتزمیم که به دلیل رعایت اختصار از شرح آن صرف نظر می شود . آن چه در زیر می آید ما را از سایر جریان ها بویژه جریان غیر اصولگرایی متمایز می سازد؛ در عین حال با عنایت به گستردگی طیف اصولگرایی ، به برخی تفاوت برداشت های ما با سایر عزیزانی که در این طیف تعریف می شوند اشاره شده است: ۱. اصول مشترک جبهه اصولگرایان اعتقاد و التزام به اسلام ، انقلاب ، نظام ، امام و رهبری است. هر جریان یا فردی که به این اصول واقعا معتقد و ملتزم باشد و قرائت او از این اصول براساس قرائت رهبری باشد ، اصولگراست ، هر چند درسایر مسائل دارای سلوک، نظرات و سلیقه های متفاوتی باشد . به عبارت بهتر ، نقطه کانونی همه اصولگرایان، بینش واحد است و تمایزات آنها فقط در روش و منش نمود می یابد. ۲. پرده پوشی وکتمان انتقاد به همه دستگاه های کشور را، حتی آنهایی که توسط اصولگرایان اداره می شوند روا نمی دانیم و تمجیدات بی مبنا را ‌مصداق تعصب جاهلی قلمداد می کنیم. ۳. اتکای برخی سیاسیون به رسانه های فارسی زبان بیگانه علاوه برآن که نوعی توهین به رسانه های داخلی قلمداد می شود ،‌ مصداق حدیث خانواده را نزد غیربردن است. نباید فراموش کنیم اساس تاسیس رسانه های فارسی زبان توسط دولت های مخالف ایران ، فعالیت حرفه ای نیست و بنابراین یک عنصر هوشمند و دلسوز منافع ملی، تحت هیچ شرایطی، حتی بی مهری عامدانه ، بازیچه نمی شود و در این دام نمی افتد. ۴. معتقدیم می توان با افراد و افکارمخالف بود و مرزبندی داشت ولی در عین حال آنان را محترم شمرد. ادبیات دور از ادب را نشانه صراحت یا انقلابی گری نمی دانیم. ۵. بسنده کردن به افراد همجور را نوعی تعصب قبیله ای می شماریم که ضمنا کیان کشور را نیز به مخاطره افکند. بر همین منوال با خط کشی های سیاه و سفیدکه به رادیکالیسم دامن می زند موافق نیستیم. خود و هم مسلکان جناح متبوع را مصداق تام دیانت، حقیقت،‌ سلامت، ولایت، صداقت، خدمتگزاری،‌ انقلابی گری و حافظ ارزشها نمی دانیم تا به تبع آن هر کسی را که مثل ما فکر نمی کند جرثومه لاابالی گری ، فساد، خیانت و بطلان بنامیم. ۶. تقسیم بندی های کور و بدون مبنا سبب می شود کشور را از ظرفیت انسانی انقلاب محروم کنیم. به عبارت بهتر عدم استفاده از توانایی مدیرانی در درون خانواده بزرگ انقلاب که برای تربیت آنان، هزینه شده است علاوه برآن که انسجام و همدلی را به تاخیر می اندازد و تخم کینه را می پروراند به پیشرفت کشور نیز آسیب می رساند و الگوی خوبی در مصرف نیروی انسانی نیست. این سخن به معنای آن نیست که جناح مستقر ، مصادر کلیدی و راهبردی را در اختیار رقیب قرار دهد و یا سیاستگذاری های مهم به مدیرانی سپرده شود که با جریان غالب ، همسو نیستند و یا از ارزشهای محوری نظام کوتاه می آیند بلکه به معنای آن است که از تجربیات و مهارت های آنان در جایگاه های غیرحساس استفاده شود تا ضمنا با امید به طلوع دوباره به نشاط فضای اجتماعی و مدیریتی کشور مدد رساند نه آن که هرکس از مانیست ، به طورکل از صفحه و صحنه مدیریتی کشور حذف شود. سیاست اصولی و راهبردی «جذب حداکثری ، دفع حداقلی » ضمنا به حفظ مدیران کشور در داخل نظام کمک می کند و مانع از «گریز از مرکز» می شود. ۷. انتقاد درآموزه های دینی ، حق و بلکه وظیفه امت برحاکمان است و درجهان معاصر نیز از حقوق شهروندی قلمداد می شود . طبیعی است که انتقاد در رسانه ها جلوه بیشتری می یابد و از همین رو یکی از کارکردهای محوری رسانه ها ، ‌انتقاد دانسته می شود و لذا در قانون مطبوعات نیز به رسمیت شناخته شده است. همه مدیران ، مطابق خطابه های معمولشان ، طرفدار نقدند ! اما بسیاری از آنان ، بلافاصله با قید «سازنده» هر نقدی را که به مذاقشان خوش نیاید مشمول انتقاد غیرسازنده یا مخرب می دانند . ازدیدگاه بسیاری از مدیران،‌ نقد یعنی قربان صدقه رفتن در مطلع کلام و سپس بیان فهرست کامل محاسن فرد یا کار ، و احتیاطا" چند جمله کوتاه و البته غیرمهم در بیان کاستی ها؛ آن هم موضوعاتی کاملا فرعی و پیش افتاده که پاسخ های «افکار عمومی راضی کن» از قبل در چنته منقود آماده باشد. کم تحملی مدیران کشور نسبت به انتقاد- که متاسفانه برخاسته از فرهنگ عمومی ماست - به زیان کیان کشور است ، ضمن آن که مساوی دانستن هر انتقاد به یک فرد یا دستگاه را مساوی انتقاد به کلیت نظام دانستن ، بهانه ای برای فرار از لوازم مسئولیت پذیری است . اگرچه انتقاد نباید توهین آمیز باشد اما گمان می رود گونه شناسی کشف شده توسط مدیران اجرایی و جعل صفت هایی چون سازنده ، منصفانه ومخرب - که در ادبیات سیاسی و رسانه ای کشورباب شده است- به منظور تعطیل کردن اساس انتقاد است. نیت فرد منتقد ،‌ چندان نقشی در موضوعیت نقد و محتوای آن ندارد . به زعم ما نقد باید فنی ، مستدل و روشمند باشد و حتی اگر نیت صالحانه و خیرخواهانه نداشته باشد و با هدف تخریب نیز صورت بگیرد و یا راه حل ارائه نکند می تواند نقد نامیده شود ، هر چند چنین نقدی بدون شک در اثربخشی بر فرد یا دستگاه ذیربط ، جا افتادگی اجتماعی و داوری عامه تاثیر منفی دارد . شرط اصلی نقد، رعایت چارچوب های کارشناسی است نه نیت مستتردر آن . اما درهرصورت نقد نباید متضمن دروغ ، توهین، تحقیر و افترا باشد زیرا در آن صورت منطقا نقد نامیده نمی شود بلکه بترتیب دروغ ، ‌توهین ،‌ تحقیر و افتراست! نمی توان نقدی را که متضمن بیان نقاط قوت فرد یا عمل نیست و صرفا کاستی ها را بیان می دارد نقد نادرست خواند ، هرچند که اخلاقا" بهتر است نقاط قوت نیز بیان شود. یادمان باشد بررسی صحت و سقم در وظایف منطق می گنجد و صدور حکم حسن و قبح در دایره اخلاق . لذا گفته می شود چنان نقدی ، درست است ولی ممکن است اخلاقی نباشد یا تهی از اثر شود. نقد، کفه ترازو نیست که بگوییم باید تساوی رعایت شودزیرا بحمدالله تریبون های رسمی هردستگاه به اندازه کافی زحمت تمجید را متقبل می شوند ! پس قرار نیست در هنگام نقد ، بحث مستوفایی درکمالات فــرد یا عمل مورد انتقاد داشته باشیم. گزاره های قبل البته به معنای آن نیست که به خود اجازه می دهیم که نیت تخریبی بر نقدهای ما سایه بیفکند. ۸. برخی اصول قانون اساسی جنبه رکن دارد. مقولاتی نظیر حاکمیت دینی ، ولایت فقیه ، رجوع به رأی مردم ، آزادی های مدنی ، حقوق شهروندی و عدالت گستری . این اصول ، روح حاکم بر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را تشکیل می دهندو نقطه متمایز مردمسالاری دینی با دمکراسی لیبرال یا حکومت های خودکامه است . براین مبنا کسانی را که به نام اصلاح طلبی یا هر نام دیگر به اصول محوری قانون اساسی بی اعتنایند داخل نظام نمی دانیم و با آنان مرزبندی روشنی داریم . ۹. ولایت فقیه، یک ایده دینی و از اصول محوری قانون اساسی ماست که نه مثل برخی اصلاح طلبان ، ‌از روی اضطرار بلکه بدان باور داریم. علاوه بر این جنبه دینی و قانونی، عقل نیز با توجه به شرایط عمومی کشور و جو تخاصم بین المللی به وجود اصل و مصداق آن حکم می دهد . ما نه تنها به دلیل تصریح ولایت فقیه در قانون اساسی به آن التزام داریم بلکه به دلیل مفهوم ولایی آن که نشات گرفته از تفکر شیعی است به آن پایبندیم . یکی از تفاوت های اصولگرایان با دیگر جریان های سیاسی در نگاه و تلقی آنان از رهبری است . اگر چه کسی که به حکم حکومتی گردن می نهد (‌حتی اگر آن را قبول نداشته باشد) مأجور است اما اصولگرایان ، اطاعت را به امری درونی تبدیل کرده اند و عنصر«قبول» را نیز به آن افزوده اند . درست است که قائل نبودن شأن و اختیاری بیشتر ازآن چه که در قانون اساسی برای ولایت فقیه و رهبری درج شده است اندیشه ای انحرافی یا حرکتی ضد انقلابی محسوب نمی شود اما اصولگرایان ، نظر رهبری را ملاک می دانند و راهبردها ، سیاستها و مواضع خود را بر اساس آن تنظیم می کنند. از دیدگاه اصولگرایان ، رهبری فقط یک رکن مهم در نظام دیوانی کشور و یا مقامی که مطابق قانون اساسی بر سه قوه نظارت دارد نیست بلکه جنبه ای معنوی و عاطفی نیز دارد و سمبل کشور، محور وحدت و فصل الخطاب منازعات است و از این رو یک نعمت محسوب می شود که شکرانه آن ، همسویی و اطاعت است ، نه بهانه های ظاهرا" مستدل و حقوقی برای رفع تکلیف یا فرار از ولایت پذیری . در عین حال ، برخلاف افراد شعار زده اشعری مسلک ، بین سلیقه شخصی ، توصیه ، الزام و حکم حکومتی تفاوت قائلیم که هریک الزامات متفاوتی دارند . ۱۰. اصل استقلال و تفکیک قوا ضرورتی جدی است که به قوام ملک می انجامد زیرا قدرت گرفتن انحصاری هر قوه ، زمینه ساز خودکامگی است . دولت قوی حق دارد از تمامی ظرفیت های قانونی خود استفاده کند و تمامی شئون اداری و اجرایی کشور را مطابق قانون اساسی در اختیار داشته باشد . مجلس مقتدر از ساز وکارهای قانونی خود (‌قانونگذاری ، تصویب اسناد بالادستی ، بودجه سالانه ، سوال ، تحقیق و تفحص ، رای اعتماد ، استیضاح وزیران ، عدم کفایت رئیس جمهور ، دیوان محاسبات و عضویت در شوراهای فرا دستگاهی) استفاده می کند و در عین حال ، ‌همگان به داوری دستگاه قضا گردن می نهند. با وجود قوه قضائیه مقتدر است که حاشیه های امنیت برای همه ،‌ بالسویه رنگ می بازد و هیچ عنصر صاحب قدرت یا مدیری جرات قانون شکنی ، ظلم به دیگران و فساد به خود نمی دهد و متقابلا بازار افشاگری های خطابه ای و خیابانی تعطیل می شود و کسی جرات نمی کند به دیگری اتهام بدون سند زند. ۱۱. آئین نامه اخلاقی- حرفه ای خبرآنلاین قبلا و به صورت رسمی اعلام شده است و مواضع ده گانه بالا نیز به تدریج و حسب ضرورت تکمیل خواهد شد.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 + پنج =