به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام و المسلمین محمد عابدی عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در یادداشتی به موضوع امر به معروف و نهی از منکر پرداخت و گفت:
ایها النخبگان امر به معروف را از دام انحصار در حجاب نجات دهید! باور کنید چهل سال از انقلاب اسلامی گذشته است، باور کنید دوران نگاه فردی به امر به معروف از بین رفته است. باور کنید نگاه فقه فردی به دو فریضه، بزرگترین ظلم به جمهوری اسلامی است، باور کنید نگاه فردی به دو فریضه، به مسلخ بردن ارزشهای بسیار بالاتر اسلام است.
باور کنید در سایه انحصار معروف و منکر در حجاب و بی حجابی، غولهای منکرهایی مثل خیانت، رانت خواری، پورسانتهای غیر قانونی؛ وطن فروشی؛ دین فروشی؛ بی عدالتی، فساد؛ فقر تبعیض و فامیل و حزب و گروه سالاری، پست و مقام فروشی، …بالای سرمان میچرخند، نظام را تکه تکه از درون میخورند و ما در خوابیم.
ایها النخبگان یا مدعیان نخبگی به داد دو فریضه؛ نه به داد اسلام برسید. چهل سال آیا کم است برای بیدار شدن و سازگار کردن خود با اسلام اجتماعی و سیاسی!
منکرات تنها به تخلفات فردی محدود نمیشود و باز هم متأسفانه در برداشت عمومی، این مفاهیم را به مصادیقی مانند حجاب، شراب خواری یا دزدی تقلیل میدهیم، در حالی که منکرات کلان اجتماعی و سیاسی نادیده گرفته میشوند. ریشه این کجفهمی، کجاست؟ نگاه موردی و غیرمستقل به این دو فریضه است؟ به گونهای که امر به معروف و نهی از منکر صرفاً معادل امر به حجاب یا نهی از بیحجابی تلقی میشود.
باور کنید هر چند این فریضهها ابزاری مؤثر برای ترویج حجاب یا مبارزه با منکرات فردی هستند، اما ماهیت مستقل و جامع آنها فراتر از این محدوده است. آیا غیر از شما کسی هست که باید کاری کند تا جامعه دریابد که این احکام، تمام عرصههای فردی، اجتماعی و حتی حکومتی را دربرمیگیرد؟ باید به یاد داشته باشیم که غفلت از جامعیت دین اسلام در حوزههای سیاسی عاملی کلیدی است که باعث شده موضوعات مرتبط با حکمرانی و نظارت بر قدرت، زیر چتر امر به معروف و نهی از منکر قرار نگیرند.
چرا به روایات اجتماعی بودن دین رسول الله بی تفاوت هستید؟ در روایات آمده است که علی بن ابی رافع که در بیت المال امیرالمؤمنین (ع) خدمت میکرد گفت: دختر آن حضرت یک گردنبند مروارید در روزهای عید قربان به امانت تضمین شده از من گرفت که پس از سه روز آن را بازگرداند. علی (ع) آن را برگردن وی دید، برداشت و به من گفت: در مال مسلمانان خیانت میکنی؟ داستان را برای او نقل کردم و گفتم که من آن را از مال خود تضمین کردهام. گفت: همین امروز آن را باز گردان و اگر بار دیگر چنین کنی به کیفر من گرفتار خواهی شد. سپس گفت: اگر دخترم این گردنبند را جز به صورت امانت تضمین شده گرفته بود، نخستین زن، از بنی هاشم میبود که دستش به جرم سرقت بریده میشد.
آیا این گزارشهای تاریخی فقط داستانهایی برای تاریخ و سخنرانی است؟
نظرات کاربران