به گزارش خبرنگار مهر، حکمت اله ملاصالحی، استاد دانشگاه تهران و عضو هیئت امنای بنیاد ایران شناسی در یادداشتی نوشت:
دو بار در سده ای که گذشت؛ حاکمان افزونخواه و امپراتوریهای نوبنیاد و نوین قاره غربی، در شعلههای آتش افزونخواهیهای افسارگسیخته شأن در سودای تسخیر منابع حیاتی جامعهها و جمعیتهای سیاره زمین و سروری بر آنها وحشیانه و سنگدلانه دهها میلیون انسان را کشتند و سوزاندند. آوارهای سنگین و سهمگین و عظیمی از ویرانیها را سنگدلانه و ویرانگرانه بر سر جمعیتهای سیاره زمین فروریختند. تلستانهای عظیمی از اجساد دهها میلیون انسانِ قربانیِ وحشیگری شأن را برجای نهادند. پیامد آن وحشیگریهای شرم آور و افزون خواهیهای افسارگسیخته چونان زلزله همچنان ارض تاریخ، فرهنگ، جامعه وجهان بشری ما را میلرزاند. حاکمان افزون خواه افسارگسیخته غرب وحشی، اینک افسارگسیختهتر و وحشیتر و درنده تراز پیش سودای افروختن آتش جنگی دیگر راحتی در مقیاسی جهانی در قلب سیاره زمین در قلب خاورمیانه نبوی در سردارند!
گمان برده اند و در اشتباه هم گمان برده اند با تحریف تاریخ میتوانند برای جماعتی مهاجر ِمهاجمِ زرپرستِ زورگو و بی ریشه و بی میهنِ نژادپرست که نه یهودیان نبوی اند و نه میراث داران راستین آن سنت و میراث ارجمند، میهنسازی کنند. هرچند توانسته اند چونان گرگهای هار آدمخوار آنها را به جان ملتهای خاورمیانه نبوی بیندازند و خون بریزند و زور بگویند و زر ببرند، اما تا کی!؟ و تا کجا!؟
به یقین نه برای همیشه و نه تا ابد. هرچند زر و زور و زورگویی زیاد آن چنان گوش و هوششان را کر کرده است که جایی و مجالی برای شنیدن صدای راست و گوشی و هوشی برای شنیدن سخن حق و چشم بصیرتی برای دیدن راست و درست واقعیتها و وضعیتها نمانده است و دنگ و منگ و مست، تاخت و تاز میکنند و تاخت و تاز وحشیانه ای را علیه ملتهای خاورمیانه نبوی به ویژه ایران تاریخی و معنوی و مدنی و دیرینه و دیرپا و دلیر به راه انداخته اند؛ بدانند که از این تاخت و تاز وحشیانه هم طرفی نخواهند بست. پیشینهای ننگینتر و شرمآورتر و میراثی خفت بار تر از پیش، هم از خود، هم از مزدوران علیل و ذلیل و حقیرشان به جای خواهند نهاد.
ملتهای خاورمیانه نبوی به خاطر خواهند سپرد و از یاد نخواهند برد با چه گرگهای درنده و وحشی در تاریخ خونبارشان دسته و پنجه فشرده اند. به یاد خواهند سپرد؛ ایرانِ یک جهان، تاریخ و میراث نبوی و ایرانیان سربلند، چه دلیرانه و ستبر و استوار و پایمردانه رؤیا رویشان در خطر خیزترین و حساس و سرنوشت سازترین بزنگاههای تاریخ ملتهای خاورمیانه نبوی ایستادند.
اینک یک ملت با قامتی استوار و دلیرانه و سرفراز رویاروی یک جهان افزونخواهیهای افسارگسیخته و زورگویی حاکمان غربی و دست ساختهها و دست نشاندگان اهریمنی آدمخوارشان ایستاده است. وحشیان مدرنی که افزون خواهیهای بیمهمیز و مهارشان نه به اصول اخلاقی پایبند است؛ نه خط قرمزی را میشناسد و نه میپذیرد؛ نه حدی و نه مرزی و نه محدودیتی را برای افزون خواهیهای افسارگسیخته شأن در سودای سروری بر جمعیتهای سیاره زمین میپذیرند. قلدرانه و وحشیانه و افسارگسیخته برای جامعهها و جمعیتهای سیاره زمین خط قرمز ترسیم میکنند و خط و نشانِ تحدید می کشند و تهدیدشان میکنند! این چنین است که بارها گفته ایم و تاکید کرده ایم؛ جنگیدن در چندین آوردگاه با امپراتوریهایی که هم در نسل کشی بی رحمانه و کشتار جمعی و وحشیانه مردمان سیاره زمین و نابودی جامعهها و فرهنگها و ارزشهای قومی و ملی آنها و تجزیه و تسطیح حیثیت و هویتشان، تجربه سدهها را در آستین دارند هم میدانند چگونه آدم بکشند و چگونه عزت و شرفشان را تخریب و تسطیح و نابود کنند و چگونه با صورتک دوستان رهاییبخش سرزمینها را تسخیر و اشغال کنند و بر روان و رفتار مردمان و بر تاریخ و فرهنگ جامعهها و جمعیتهای سیاره زمین سروری کنند! و چگونه با ابزارهای پیچیده رسانهای که در مقیاسی سیارهای در اختیار دارند راستها را دروغ و دروغها را راست در گوش و هوش مردمان تزریق کنند!
و این چنین است که گفته ایم و بارها هم گفته ایم سنگرها و نهادهای اجتماعی وقتی جا به جا میشوند، وقتی این کار آن و آن کار این را نادانسته و ناآزموده بر شانه میگیرند، جامعه دستخوش اختلال میشود و همه آسیب میبینند. این چنین است که گفته ایم و بارها هم تاکید کرده ایم، ردیابی و رصد هوشمندانه و خردمندانه و با دقت و مراقبت رخدادها و دگرگونی ها و خیزشها و ریزشهای آشکار و نهان درون و بیرون جامعهها و پیشگیری و پیش بینی و تدبیر و مهار چالشها و بحرانها و خطرها و تحرکات آشکار و نهانی که در لایههای نهان و مخفیگاههای تاریخ فعال و نهان از چشم ما دم به دم و پی به پی اتفاق میافتند شیرینتر و کمهزینهتراز رویارویی، در هنگام سر بر کشیدن غافلگیرکننده رخدادها و فاجعه هاست. دست و پنجه فشردن دلیرانه و فداکارانه با چالشها و خطرها ستودنی است اما آن پیشنگری و پیشگیری هوشمندانه و ردگیری و رصدهای خردمندانه پیش از وقوع واقعه ستودنیتر و فراز آمدن بر فاجعه شیرینتر است.
هر جا و هرگاه در جامعه و جهان نا آرام و نا امن و آسیب پذیر و شکننده ای که در آن زندگی میکنیم عقل و هوش سرِسنگربانان و سربازان گرم زر و سکه و حواس لشکریان پرتاب به سوی سرمایه و ثروت اندوزی و چریدن و خرامیدن در مزرعههای وسوسه انگیز نام و نان شده است؛ میدان برای جولان و تاخت و تاز دشمنان متجاوز گشودهتر شده است و بیشتر و بیشتر غافلگیرِ دشمن شده ایم و از ردیابی و رصد تحرکاتش بیخبر و غافل مانده ایم. در جامعه و جهان گرگهای افزونخواه و تیز دندان و درنده دنیای مدرن، که تجربه و سابقه نسل کشی و قتل عام سنگدلانه و وحشیانه دهها میلیون جمعیتهای بومی یک قاره را در کارنامه سیاه و اهریمنی اش دارد، دمی غفلت و پرتی هوش و حواس، همان و شکار و طعمه گرگها و بلعیده شدن همان!!
صدراعظم آلمان، میراثدار همان کارنامه سیاه اهریمنی و پیشینه قتل عامها و نسل کشیهای سبعانه و سنگدلانه است که دریده دهان و گشاده زبان، بی شرم و بی حیا میگوید:
«اسرائیل جور انجام کارهای کثیف و ضروری همه ما را میکشد.»
و آن ستمکاران که با هم محرمند
گرگ هاشان آشنایان همند
گرگها همراه و انسانها غریب
با که باید گفت این حال عجیب
(فریدون مشیری، از دیار آشتی تهران: نشر چشمه ،۱۳۷۲، ص ،۱۱۱)
گرامی و مانا و انوشه باد! یاد و نام یک به یک فرزندان برومندی که در آوردگاه رویایی با آدمخوارهای دنیای مدرن جان فدا کردند و به فیض شهادت نائل آمدند و پرچم میراث گرانقدری را با بازوان ستبر ایمان و دستهای توانای همتشان در یکی از برهنه و برهوتی ترین روزگاران حیات معنوی انسان در تاریخ افراشته نگاه داشتند. ملت ما این طوفانها و موجهای بپا خاسته را هم دلیرانه هم هوشمندانه و سرفراز و سربلند از سر خواهد گذراند. به تعبیر نغز و دلنشین شاعر خوش ذوق ما فریدون مشیری
موج اول همچو کوهی مینمود
نعره زن، میآمد و ره میگشود
پا به ساحل کوفت یعنی: این منم،
کزغریوی چرخ برهم می زنم!
موج دوم در پی اش بالید زود
موج اول را ز میدان در ربود!
خواست تا آرد خروشی بر زبان
موج سوم باز بر بستش دهان!
موج چارم موج سوم را شکست
تا به جای خود نشست آن خود برست!
(همان :۱۳۰)
چنین است جامعه و جهان بشری ما. پر موج و موجخیز و شعلهبیز و حادثهریز. آنکه هشیارتر و بیدارتر، ایمن تر. آن که خفته تر و خواب گرفتهتر آسیب پذیرتر و غافلگیرتر. کاش میشد در جامعه و جهانی همدلانه تر و اخلاقی تر و معنویتر و صمیمیتر و آراسته به فرهنگ قناعت و مناعت نهادینه شده تر زندگی میکردیم. کفه صلح بر جنگ، دادگری و داوری بر ستمگری، نوع دوستی بر ستیزه جویی و تبعض چیره بود و داد و دهش و منش نیک اندیشیدن و نیک و راست سخن گفتن و نیک رفتاری و نیک و راست رفتار کردن بر جامعه و جهان ما سروری میکرد. چه کنیم که این یک آرزو و آرمان است و چه بسا آرزو و آرمانی دست نیافتنی. دست نیافتی بوده است که سر آرمانشهر ها در تاریخ فرهنگ، جامعه و جهان بشری ما به سنگ و صخره تاریخ می خورده است و متلاشی می شده است.
امید میورزیم این بار به سنگ و صخره نخورد و متلاشی نشود که اگر چنین شود طومار تاریخ و چه بسا طومار حیات سیاره زمین به دست جماعتی شرور و افزون خواه برای همیشه در پیچیده و بسته شود.
یا ایها الذین آمنوا اِن تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم (سوره محمد/۷)
نظرات کاربران