سینمای آلمودوار؛ پلی میان خاطرات شخصی و تاریخ سیاسی اسپانیا
بازدید 2
0

سینمای آلمودوار؛ پلی میان خاطرات شخصی و تاریخ سیاسی اسپانیا

تجربه‌های او به عنوان فیلمسازی که تحت حکومتی سرکوبگر بوده، می‌تواند چیزهای زیادی درباره وعده‌ی هنر در دوران فشارهای سیاسی به ما بیاموزد. او همیشه مرزهای سلیقه یا راحتی را به چالش کشیده است. آثار او به همان اندازه قابل شناسایی و محبوب در سطح بین‌المللی شده‌اند.

در فیلم «درد و شکوه»، پدرو آلمودوار با نگاهی عمیق و شخصی، سفری احساسی به درون خود و خاطراتش می‌کند؛ سفری که در آن سلامت جسمانی، گذشته و حرفه‌ی سینمایی‌اش به شکلی بی‌پرده و ملموس در برابر دیدگان مخاطب قرار می‌گیرد. این اثر، با بازی درخشان آنتونیو باندراس، نه تنها بازتابی از یک دوره حساس در زندگی آلمودوار است، بلکه پنجره‌ای است به تجربه‌های زیسته‌ی او در بستر تاریخ، سیاست و هنر. در گفت‌وگوی پیش رو این کارگردان از درد و امید، ترس و خلاقیت می‌گوید و از رابطه‌ی عمیق خود با بازیگران و تأثیر سینمای کلاسیک بر آثارش پرده برمی‌دارد.

می‌خواهم چند سال به عقب برگردم و درباره‌ی فیلم «درد و شکوه» صحبت کنیم. فیلم‌هایتان همیشه هم شخصی و هم سیاسی بوده‌اند، اما این فیلم جایی است که شما بیشترین مواجهه‌ی مستقیم را با خودتان دارید ـ سلامتتان، گذشته‌تان « و با انتخاب آنتونیو باندراس در نقش نسخه‌ای از خودتان این را نشان داده‌اید. چرا در آن برهه از زندگی‌تان تصمیم گرفتید فیلمی این‌قدر خودزندگی‌نامه‌ای بسازید؟

تمام فیلم‌هایم ـ نمی‌دانم آیا واقعاً خودزندگی‌نامه‌ای هستند یا نه ـ اما واقعاً متعلق به من‌اند. درباره‌ی زندگی من حرف می‌زنند. اما این اولین فیلمی است که واقعاً درباره‌ی خودم، حرفه‌ام و دردم صحبت می‌کنم. این فیلم از یک لحظه‌ی حساس در زندگی‌ام بیرون آمد، زمانی که تازه جراحی کمر انجام داده بودم. عملی بسیار حساس بود و نمی‌دانستم چگونه می‌توانم به عنوان یک فیلمساز از آن مرحله عبور کنم. فیلم‌برداری یک فیلم فعالیتی بسیار جسمانی است، پس خیلی ترسیده بودم. درد زیادی داشتم، و تنها وقتی که در استخر بودم و بدون حس جاذبه شناور بودم، دردم آرام می‌شد. غوطه‌ور شدن در آب مرا خیلی طبیعی به رودخانه‌های جوانی‌ام و کودکی‌ام برمی‌گرداند. پس بلافاصله خودم را مرجع قرار دادم. نوشتن فیلمنامه را ادامه دادم چون درباره چیزی بود که خیلی برایم آشنا بود. حس ناامنی زیادی داشتم، اما این ناامنی با فرایند فیلم‌برداری درمان شد. این تقریباً مثل یک معجزه بود. همین که سر صحنه بودم، دردم ناپدید شد؛ تمام مشکلات کمرم از بین رفت. اما وقتی فیلم‌برداری تمام شد، درد برگشت. در اصل فهمیدم درمان دردم بودن در یک فیلم‌برداری است. این به این معنا نیست که فیلم را به عنوان درمان استفاده می‌کنم. واقعاً سعی کردم از این کار اجتناب کنم. اما در این مورد خاص، شرایط به این شکل پیش رفت. یک لحظه هم پیش آمد که فکر کردم شاید دارم بیش از حد خودم را در معرض دید قرار می‌دهم، و به این فکر کردم که وقتی درباره‌ی مسائل شخصی با مطبوعات صحبت می‌کنم چه احساسی خواهم داشت.

آنتونیو باندراس در این فیلم فوق‌العاده است، و این باعث شد به همه بازیگرانی فکر کنم که بارها و بارها با شما کار کرده‌اند. این البته نشانه اعتماد بسیار بزرگی است، و تصور کردن کارنامه شما بدون پنلوپه کروز، روسی د پلاما، ماریزا پارِدِس، کارمن ماورا و بسیاری دیگر دشوار است. امیدوارم تیلدا سوینتون و جولیان مور هم دوباره در فیلم‌هایتان حضور پیدا کنند.

بله، آن‌ها الان جزو گروه ثابت من هستند.

امیدوارم! می‌توانید درباره روند خلاقانه‌ای که با بازیگران‌تان دارید صحبت کنید؟

وقتی گفتم «گروه ثابت»، این اصطلاحی است که وقتی تئاتر یا نمایشی می‌سازم استفاده می‌کنم. ولی حس یک خانواده را هم دارد. یکی از چیزهای خوب بازگشت به بازیگرانی که قبلاً با آنها کار کرده‌ای، وجود سطحی از درک متقابل است. به محض اینکه نوشتن فیلمنامه را تمام می‌کنم، همیشه فکر می‌کنم آیا بازیگری که می‌شناسم می‌تواند نقش‌ها را بازی کند یا نه. تا حد امکان سعی می‌کنم بازیگران گروه خودم را دوباره انتخاب کنم، هرچند که افراد جدید را هم به کار می‌گیرم و استعدادهای تازه کشف می‌کنم. اما هیجان‌انگیز بودن کار با کسی مثل پنلوپه یا آنتونیو این است که سال‌ها با آنها کار کرده‌ام؛ ما با هم رشد کرده‌ایم. نقش‌ها هم تغییر کرده‌اند چون آنها و من هر دو بالغ‌تر شده‌ایم. فکر می‌کنم کار بعضی کارگردان‌ها را می‌توان با دوره‌های همکاری‌شان با بازیگران خاص تعریف کرد. مثلاً دوره هیچکاک وقتی با گریس کلی و کری گرانت کار می‌کرد؛ کمی بعد دوره تیپی هدرن است. اسکورسیزی دوره رابرت دنیرو را دارد، اما بعد دوره لئوناردو دی‌کاپریو را هم دارد. بازیگران واقعاً مهم‌ترین عنصر هر فیلمی هستند و شخصیت خودشان را روی شخصیت‌هایی که بازی می‌کنند می‌گذارند. تنها چیزی که نمی‌توانم تصور کنم انجام دهم، کار کردن با بازیگری است که من خودم هم رابطه شخصی با او داشته باشم، چه عاشقانه باشد یا هر شکل دیگری. در موارد اینگمار برگمان با لیو اولمان، جان کاساویتس با جینا رولندز یا وودی آلن با دایان کیتون و میا فارو، این چیزی است که فکر می‌کنم هرگز نتوانم انجام دهم.

سینمای آلمودوار؛ پلی میان خاطرات شخصی و تاریخ سیاسی اسپانیا
فیلم اتاق مجاور با حضور تیلدا سوئینتون و جولین مور

اخیراً عمیقاً در کارنامه میچل لایزن مطالعه کرده‌ام، کسی که اغلب با بازیگران ثابتی مثل کلودت کولبر، فرد مک‌موری و اولیویا د هاویلند کار می‌کرد. می‌دانم شما طرفدار فیلم‌های او مثل «نیمه‌شب» (۱۹۳۹) و «زندگی آسان» (۱۹۳۷) و البته همه کمدی‌های اسکروبال دهه‌های ۳۰ و ۴۰ هستید. از این کمدی‌های اسکروبال که گفته‌اید تأثیر زیادی روی شما گذاشته‌اند، چه چیزی گرفته‌اید؟

من اصلاً طرفدار بزرگ این ژانر هستم. مثلاً وقتی فیلم «زنان در آستانه‌ فروپاشی عصبی» را ساختم، در ذهنم هاوارد هاکس، کمدی‌های بیلی وایلدر و جورج کیوکر بودند. می‌خواستم فیلمم مثل یک کمدی آمریکایی به زبان اسپانیایی باشد. اما چون بسیاری از آنها براساس نمایشنامه‌هایی از فرانسه به سبک «کمدی بلوار» ساخته شده بودند، من هم آن را مثل یک نمایشنامه نوشتم، طوری که همه چیز در آپارتمان کارمن ماورا اتفاق می‌افتد. به «نیمه‌شب» و فیلم‌هایی از این دست فکر می‌کردم. پس من طرفدار بسیار بسیار بزرگ این ژانر بودم. اوایل کارم، ریتم فیلم‌هایم به آن سبک نزدیک‌تر بود. اما با گذشت زمان فکر می‌کنم چیزی را از دست داده‌ام. دوست دارم به آن لحن کمدی، کمدی دیوانه‌وار برگردم، اما احساس می‌کنم نمی‌توانم. دوست دارم خودم را به عنوان نویسنده کمدی بازیابی کنم. چون درام‌ها، که زمانی نسبتاً باروک بودند، حالا بسیار ساده و سختگیر شده‌اند. اما فکر می‌کنم این فقط بلوغ خودم است که من را از آن نوع کمدی اسکروبال دور کرده. حیف است، چون حالا در نوع دنیایی که زندگی می‌کنیم، احساس می‌کنم تقریباً وظیفه یک کارگردان است که خنده‌دار باشد، کمدی بسازد ـ زندگی را سبک‌تر و قابل تحمل‌تر کند. ما در دوران آخرالزمانی زندگی می‌کنیم و فکر می‌کنم مردم به این نیاز دارند. آرزو می‌کنم بتوانم به آن برگردم.

این البته مرا یاد وضعیت جهان می‌اندازد. کارنامه شما همیشه در سایه دیکتاتوری فرانکو بوده است. شما پس از گذار اسپانیا به دموکراسی شروع به ساخت فیلم‌های بلند کردید. حالا ایالات متحده و بسیاری از کشورهای دیگر جهان در دورانی هستند که اقتدارگرایی در حال افزایش است. فکر می‌کنید هنر چگونه می‌تواند در دوران سرکوب شدید شکوفا شود یا مردم را سرگرم کند؟

ساخت فیلم‌های من حتی پنج سال پیش از مرگ فرانکو غیرممکن بود. بنابراین فیلم‌هایم درباره این گذار صحبت می‌کنند و حتی اگر کامل نباشند، نشان‌دهنده آزادی‌هایی هستند که پس از آمدن دموکراسی توانستیم بازپس بگیریم. درباره کاری که باید در چنین لحظات حساس و دشواری انجام داد، اولین قدم این است که درباره آن حرف بزنید. شما خبرنگارید، من کارگردان، و الان درباره واقعیتی صحبت می‌کنیم که ترامپ است، و اینکه سوءاستفاده او از قدرت تنها متوجه آمریکا نیست بلکه همه کشورها را تحت تاثیر قرار داده. پس کسی باید درباره‌اش حرف بزند، چه از طریق فیلم باشد چه مقاله، تا به او بگویند که او آن صلح‌طلب بزرگی که فکر می‌کند نیست ـ در واقع احتمالاً در تاریخ به عنوان یکی از بزرگ‌ترین فاجعه‌های قرن شناخته خواهد شد. و کسانی که می‌توانند درباره این موضوع حرف بزنند، باید حرف بزنند. من می‌توانم آزادانه صحبت کنم چون اهل اسپانیا هستم و به هالیوود وابسته نیستم. برای اینکه چنین حرف‌هایی زده شود، نیاز به صداهای مستقل است. چون هر بار که اخبار بسیار بی‌رحمانه و تلخ صبحگاهی را می‌خوانید، متوجه می‌شوید ترامپ چه بلایی بر سر جهان آورده. فقط می‌توانم تصور کنم اگر من کوبریک بودم، فیلمی درباره رابطه او با پوتین می‌ساختم، مثلاً. اما من کوبریک نیستم و در ژانر سیاسی چندان وارد نیستم، اما کسی باید این فیلم را بسازد.

البته، همانطور که می‌دانید، خیلی خوشحالم که جایزه چاپلین را دریافت می‌کنم. اما اگر من چاپلین بودم، می‌توانستم فیلمی مثل «دیکتاتور بزرگ» (۱۹۴۰) بسازم. از دیدگاه خودم، چیزی که حیاتی است این است که واضح و آزادانه صحبت کنیم و نگذاریم ترس ما را سانسور کند. من درباره‌ی زندگی آن‌طور که می‌بینم حرف می‌زنم. فکر می‌کنم کارگردان‌ها باید کاملاً صادق باشند؛ این چیزی است که به مردم مدیون‌اند.

چون آثار شما پس از دوران فرانکو شکل گرفت و بسیاری از فیلم‌های اسپانیایی که ما در آمریکا می‌شناسیم و دیده‌ایم پس از دوران او ساخته شده‌اند، فکر می‌کنم تصویر دقیقی از شرایط دوران حکومت فرانکو نداریم. فرانکو در دوران نوجوانی و اوایل بیست‌سالگی شما در قدرت بود. از آن روزها چه به خاطر دارید؟

من هیچ‌وقت با پلیس مشکل نداشتم. آن‌ها را «خاکستری‌ها» صدا می‌زدند چون لباس خاکستری می‌پوشیدند. در دهه 1960 که من هنوز نوجوان بودم و فرانکو هنوز در قدرت بود، با وجود سرکوب‌ها، اتفاقاتی از لابلای ترک‌های دیوار رد می‌شد و ما می‌توانستیم ببینیم در کشورهای دیگر چه می‌گذرد. در اسپانیا همه چیز باید در پنهانی انجام می‌شد. من آن موقع داشتم فیلم‌های سوپر-۸ می‌ساختم. فیلمی به نام «سقوط سدوم» (۱۹۷۵) ساختم و مجبور بودیم به مناطق خیلی روستایی برویم و عوامل فیلمم لباس مبدل بپوشند تا کسی ما را نبیند و پلیس پیدایمان نکند. 

صبح‌ها در یک شرکت تلفن کار می‌کردم، بعدازظهرها می‌نوشتم و شب‌ها با یک شرکت مستقل که خیلی از دیکتاتوری انتقاد می‌کرد کار می‌کردم. آن تنها باری بود که با سانسور روبه‌رو شدم. یکی از چیزهایی که درباره اواخر دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ می‌توان گفت این است که فضای گذار بود و مردم داشتند آماده می‌شدند. افسانه‌ای وجود دارد که می‌گوید خانواده‌های اسپانیایی قبلاً شامپاین خریده بودند و آن را یخ زده نگه می‌داشتند برای روزی که دیکتاتور بالاخره بمیرد.

فیلم‌های کلاسیک استودیویی هالیوود که شما دوست دارید، محصول سانسور شدید تحت نظام‌نامه‌ی تولید بودند. داگلاس سیرک، آلفرد هیچکاک، هاوارد هاکس و دیگر کارگردانانی که معمولاً نام می‌برید تحت محدودیت‌های سرکوبگر کار می‌کردند. حالا وارد دورانی شده‌ایم که شاید دیگر نظام‌نامه‌ی مکتوبی وجود نداشته باشد، اما فیلمسازان کمتر ریسک خواهند کرد: کمتر حاضرند افراد ترنس را نمایش دهند یا مستقیم به واقعیت‌های سیاسی بپردازند. از فیلمسازانی که تحت سرکوب کار کرده‌اند، چه آموخته‌اید درباره اینکه چگونه فیلم می‌تواند به بیان ناگفتنی‌ها ادامه دهد؟

نه تنها درباره کارگردانان آمریکایی بلکه اسپانیایی هم می‌گویم. کارلوس سائورا کارگردان بزرگی بود. فیلم‌هایی که او در دوران دیکتاتوری ساخت خیلی رمزی و مبهم بودند. نمی‌توانست واقعیت را به طور مستقیم بیان کند، اما داستان‌هایی می‌ساخت که درباره سبک زندگی اسپانیایی و دیکتاتوری حرف می‌زد. من لوئیس گارسیا برلانگا و خوان آنتونیو باردِم را هم به این فهرست اضافه می‌کنم. برلانگا فیلمی به نام «جلاد» (۱۹۶۳) درباره مجازات اعدام ساخت. این دو کارگردان به طور آشکار علیه رژیم کار می‌کردند، اما با تکیه بر نمادگرایی توانستند از سانسور فرار کنند. همانطور که می‌دانید، گاهی سانسورها خیلی دقیق نیستند، و بسیاری مواقع تا وقتی فیلم‌ها به جشنواره ونیز یا کن نمی‌رسید و جایزه نمی‌گرفت، کسی متوجه پیام‌های سیاسی‌شان نمی‌شد. این درباره «ویریدیانا» (۱۹۶۱) ساخته بونوئل و «مرگ یک دوچرخه‌سوار» (۱۹۵۵) ساخته باردِم هم صادق بود. البته هیچکاک نابغه مطلق همه این‌هاست. علاوه بر اینکه او نابغه بود در انتخاب داستان‌هایی از رمان‌هایی که شاید خیلی محبوب یا جذاب نبودند، او توانایی شگفت‌انگیزی داشت که به همه چیز چنین رمز و رازی ببخشد که هنگام تماشای اول، فیلم‌ها کاملاً قابل فهم و در دسترس باشند، ولی در عین حال لایه‌های دیگری از معنا را نیز داشته باشند. از این نظر، او بزرگ‌ترین فیلم‌نامه‌نویس تاریخ است.

سینمای آلمودوار؛ پلی میان خاطرات شخصی و تاریخ سیاسی اسپانیا
فیلم مادران موازی

وقتی مردم به فیلم‌های شما فکر می‌کنند، به رنگ‌ها، ترکیب‌بندی‌ها و زاویه‌ها فکر می‌کنند. در چه مرحله‌ای از نوشتن یا برنامه‌ریزی، شروع به تجسم فیلم می‌کنید؟

بخشی از این تجسم در هنگام نوشتن شکل می‌گیرد. اما اصولاً بعد از نوشتن پیش‌نویس اول است که شروع می‌کنم فیلم را تجسم کنم. شروع می‌کنم به پیدا کردن لوکیشن‌ها و انتخاب بازیگران. فیلمنامه مثل بهانه‌ای است که شما را به این سفرهای مختلف می‌برد و کم‌کم فیلمی را که می‌خواهید بسازید به شما نشان می‌دهد. الان در مرحله پیش‌تولید فیلمی هستم که به زبان اسپانیایی و با بازیگران اسپانیایی ساخته می‌شود. می‌توان گفت فیلمنامه‌ام کاملاً آماده و محکم است. اما وقتی در حال پیدا کردن لوکیشن‌ها هستم، شروع می‌کنم به کشف عناصر بصری‌ای که قبلاً به ذهنم نرسیده بود. و این باعث می‌شود بیشتر در داستان فرو بروم. چون فرآیند فیلم‌سازی زنده است. شما با آدم‌های زنده کار می‌کنید، خود موقعیت زنده است، پس باید برای تغییرات باز باشید.

می‌توانید درباره فیلم جدید چیزی بگویید؟

برادرم (آگوستین که تهیه‌کننده همه فیلم‌های پدرو است) به من اجازه نداده [می‌خندد]. می‌توانم چیزی بسیار انتزاعی بگویم. همیشه به فرآیند و منشأ خلق علاقه‌مند بوده‌ام و همچنین به رابطه بین داستان و زندگی واقعی. موضوع فیلم هم همین خواهد بود. عنوان فعلی فیلم «کریسمس تلخ» است، اما ـ و این عنوان خیلی تجاری نیست ـ عنوان دیگری می‌تواند «مرزهای خودانتقادی» باشد. چون یک نویسنده می‌تواند بسیار دمدمی‌مزاج باشد و محدودیت‌های دسترسی به آنچه را نبیند که می‌تواند به آن برسد. این یکی از موضوعات اصلی فیلم است.

از آنجا که در جشنواره فیلم لینکلن سنتر تجلیل می‌شوید، می‌خواستم درباره صحنه‌هایی که برای فیلم «اتاق مجاور» (۲۰۲۴) همین‌جا در لینکلن سنتر فیلم‌برداری کردید، بپرسم. نیویورک در فیلم شما چقدر زیبا بود.

فکر می‌کنم آن بخش، بذر داستان باشد: لحظه‌ای که تیلدا سوئینتون برنامه‌اش را به جولین مور پیشنهاد می‌کند، که باید در اتاق مجاور باشد. و برای من، آن قسمت از لینکلن سنتر (سالن آلیس تالی) مثل قلب شهر است. من همچنین لینکلن سنتر را از نظر فیزیکی تحسین می‌کنم. از نظر بصری بسیار خیره‌کننده است. خیلی مهم بود که این پیشنهاد در آنجا اتفاق بیفتد: اینکه این بخش اصلی فیلم در جایی بسیار آشنا رخ بدهد که برای من مثل خانه است. و اولین نمای نزدیک از تیلدا سوئینتون نمای کسی است که دارد از آن مکان خداحافظی می‌کند. خیلی، خیلی تأثیرگذار بود.

ترجمه: زینب کاظم‌خواه

منبع: فیلم کامنت

5959

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

خبرآنلاین

درباره خبرآنلاین خبرآنلاین که کار خود را از سال ۱۳۸۷ شروع کرده است تلاش دارد آخرین تحلیل‌ها و گزارش‌ها از مهم‌ترین اتفاقات روز ایران و جهان را به صورت آنلاین در اختیار مخاطبان خود قرار دهد.مشی رسانه‌ای: مشی رسانه‌ای این خبرگزاری، تحلیلی - خبری است و اعضای تحریریه این مجموعه می‌کوشند از قالب ظاهری خبرها فراتر رفته و به زوایای پنهان و آشکار حوادث سرک بکشند و با کندوکاو بیشتر، ناگفته‌ها و وجوه نامکشوف وقایع و حوادث را بیابند. این مجموعه رسانه‌ای خود را در امر اطلاع‌رسانی مستقل می‌داند و در چارچوب قوانین نظام جمهوری اسلامی و تعهد به آرمان‌های انقلاب اسلامی و امام راحل و شهیدان انقلاب، از درغلتیدن به تمایلات حزبی و جناحی پرهیز دارد. این مجموعه اما نقد و تحلیل کارشناسانه دستگاه‌ها، عملکرد مسئولان و احزاب را وظیفه ذاتی خود می‌پندارد و آن را با هدف ارتقای دانایی جامعه، حق پرسشگری شهروندان و وظیفه پاسخگویی مسئولان با جدیت دنبال می‌کند. تحریریه خبرآنلاین همچنین با بهره‌مندی از همکاران حرفه‌ای و با سابقه می‌کوشد عرصه‌های جدیدی در اطلاع‌رسانی بهنگام و شفاف بجوید و بگشاید.صورت‌بندی خبرآنلاین: صاحب امتیاز: علیرضا معزی مدیرمسئول: حسن لاسجردی شورای سردبیری: حسن لاسجردی . محمدرضا نوروزپور . فرهاد عشوندی . محمود ظهیرالدینی. داوود محمدی.سردبیر شبکه‌های اجتماعی: پایش: محمدباقر تهرانی ادمین: پوریا شاکریتحریریه: سیاست: فاطمه استیری اقتصاد: زهرا علی‌اکبری فرهنگ: حسین قره جامعه: مستوره برادران‌نصیری بین‌الملل: ابوالفضل خدایی ورزش: مرتضی رضایی چند رسانه‌ای: نوید صرافمرامنامه اخلاق حرفه‌ای خبرگزاری خبرآنلاین اعضای تحریریه «خبرآنلاین»، اعم از خبرنگاران، نویسندگان، عکاسان، دبیران و سردبیران، مجموعه اصول و معیارهای اخلاقی حرفه‌ای را با توجه به استانداردهای ‌این حرفه، به عنوان اصول اخلاقی خویش تلقی می‌کنند و رعایت آن را به عنوان مبانی مشترک حرفه‌ای وظیفه خود می‌دانند. این مرامنامه مقررات اداری یا مسائل انضباطی خبرآنلاین نیست، بلکه تنها اصول اخلاقی را تبیین می‌کند که روزنامه‌نگاران خبرآنلاین با رعایت آن، استقلال، اعتبار و درستکاری رسانه و مسئولیت‌ها و تحقق وظایف خود را تضمین می‌کنند. علاوه بر این، قانون مطبوعات و سایر قوانین مرتبط با فعالیت‌های رسانه‌ای نصب العین خبرآنلاین است. ۱. وظیفه آگاهی‌بخشی در راس وظایف حرفه روزنامه‌نگاری قرار گرفته است. انصاف و بی‌غرضی روزنامه‌نگار، خودداری وی از تبلیغ سیاسی و بازرگانی و مقاومت در برابر دیگر کانون‌های فشار، اصل خدشه‌ناپذیر روزنامه‌نگاران فعال در خبرآنلاین است. ۲. «خبرآنلاین» خود را متعهد می‌داند که با رعایت مفاد مرامنامه اخلاقی کلیه آحاد جامعه را مخاطب خود بداند و همواره در چارچوب قانون اساسی به اصول دینی و معتقدات مذهبی و آداب و سنن گروه‌های مختلف قومی و فرهنگی، احترام بگذارد. ۳. روزنامه‌نگاران خبرآنلاین در انجام وظایف حرفه‌ای خویش نه تنها در برابر صاحبان و مدیران موسسه بلکه در برابر خوانندگان و منافع و مصالح جامعه مسئولیت دارند.‌ این مسئولیت اجتماعی‌ ایجاب می‌کند اطلاعات کامل و به روز برای عموم با حفظ آزادی اطلاعات به منظور احقاق حق دسترسی به اطلاعات ارائه شود. ۴. وظیفه کسانی که وقایع مربوط به هر موضوع را شرح می‌دهند یا تفسیر می‌کنند این است که دانش لازم را درباره آن موضوع به نحوی که گزارش‌دهی و تفسیر به صورت دقیق و منصفانه امکان‌پذیر باشد کسب کنند. ۵. رسالت اجتماعی حرفه روزنامه‌نگاری‌ ایجاب می‌کند که روزنامه‌نگار همیشه در خدمت کشف و بیان حقیقت باشد. به موجب ‌این اصل، «خبرآنلاین» خود را متعهد می‌داند تا حد ممکن آنچه را که به راستی روی داده است و در آن شائبه دروغ راه ندارد، منعکس کند. ۶. روزنامه‌نگاران «خبرانلاین» خود را موظف می‌دانند در صورت ارتکاب به اشتباه، هرچه سریع‌تر آن را اصلاح کنند. اگر چه کار روزنامه‌نگاری با سرعت عمل همراه است،‌ این الزام نباید مانع کوشش و جست‌وجو برای پی‌بردن به صحت و سقم اطلاعات شود. همچنین بروز هر اشتباهی را به سرعت اطلاع می‌دهند و آن را در روزنامه تصحیح می‌کنند. ۷. خبرنگاران و نویسندگان «خبرآنلاین» بدون دخالت در ماجرا یا پیش‌فرض‌های خود، خبر و گزارش را تهیه و تنظیم می‌کنند. در عین حال «بی‌طرفی» به معنی بی‌نظر بودن «خبرآنلاین» و نویسندگان آن در قبال رویدادها نیست و روزنامه‌نگاران نظرات خود را در مقالاتی که تفسیر و تحلیلشان از مسائل است، بیان می‌کنند. ۸. روزنامه‌نگاران فعال در «خبرآنلاین» در انتشار مصاحبه‌های اختصاصی به حقوق مصاحبه‌شونده خود احترام می‌گذارند و متن تنظیمی مصاحبه را با رعایت حداکثر امانت‌داری منتشر می‌کنند. ضمنا در صورت درخواست مصاحبه‌شونده، ‌متن نهایی را به نظر او می‌رسانند و اصلاحات مورد نظر را اعمال و حتی در صورت انصراف وی از انتشار مصاحبه خودداری می‌کنند. ۹. به منظور رعایت حقوق مادی و معنوی خالقان و صاحبان آثار، خبرنگاران و نویسندگان «خبرآنلاین» حاصل کار دیگران را بدون ذکر منبع و در صورت لزوم کسب اجازه، باز انتشار نمی‌کنند. امضای یک روزنامه‌نگار تنها پای مطلبی قرار می‌گیرد که حاصل کار خود اوست. هرگونه سرقت ادبی، مخدوش ساختن متن‌ها، تصاویر، اسناد و نیز حذف اطلاعات اساسی مربوط به رویدادها نزد روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» مذموم و مطرود است. ۱۰. حریم خصوصی افراد محترم است و نباید بدون اجازه به آن وارد شد. روزنامه‌نگاران و نویسندگان «خبرآنلاین» با توجه خاص به حیثیت شخصی و زندگی خصوصی افراد، از تمامی مواردی که ممکن است با انتشار مطلب یا خبر آن به حیثیت افراد لطمه وارد آورد، اکیدا پرهیز می‌کنند. ۱۱. روزنامه‌نگاران و نویسندگان «خبرآنلاین» ادبیات پالوده و قلم متین را از مهم‌ترین ویژگی‌های خود می‌دانند و از لحن گزنده یا کلمات توهین‌آمیز علیه هیچ شخص یا نهادی، چه در خبر یا گزارش و چه در نظر، استفاده نمی‌کنند. ۱۲. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» به طور مخفیانه از دوربین، میکروفن و یا دستگاه‌های ضبط صوت استفاده نخواهند کرد، مگر در زمانی که حق قانونی روزنامه‌نگار است، اما آشکارسازی لوازم فوق برای او مخاطره‌آمیز باشد. ۱۳. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» برای کسب خبر، صریحا خود را روزنامه‌نگار معرفی می‌کنند و هرگز همچون کارآگاه یا جاسوس عمل نمی‌کنند. آنان همچنین از تحت فشار قرار دادن افراد برای کسب خبر پرهیز می‌کنند. ۱۴. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» ضمن وقوف به آزادی خبر، تفسیر و انتقاد، می‌توانند از افشای منبع اطلاعات به جز صراحتی که قانون مطبوعات دارد (دستور مقام قضایی) خودداری کنند. محرمانه نگاه داشتن هویت منابعی که «خبرانلاین» نمی‌خواهد شناخته شوند، نافی ‌این اصل نیست که منابع خبری، جز در موارد استثنایی، باید به روشن‌ترین وجه معرفی شوند. از سوی دیگر ممکن است ناشناس ماندن اظهارکننده یک مطلب برای او فرصتی غیرمنصفانه فراهم آورد تا علیه دیگران سخن بگوید. در این صورت «خبرآنلاین» از انتشار اظهارات علیه دیگران توسط منبعی که نامش فاش نشود، پرهیز می‌کند. ۱۵. اولین و مهم‌ترین دغدغه روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین»، تلاش در جهت ارتقای سطح کیفی وکمی مطالب «خبرآنلاین» است.‌ این بدان معناست که توفیق «خبرآنلاین» در تهیه و انتشار اخبار و گزارش‌های دست اول نتیجه تلاش‌های بی‌وقفه روزنامه‌نگاران آن است. ۱۶. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» به حق دسترسی به مطالب، اخبار و گزارش‌های جمع‌آوری شده واقفند و پیش از انتشار مطالب تهیه شده مبادرت به فروش، واگذاری و افشای بخشی یا تمام آن مطلب به افراد خارج از خبرآنلاین علی‌الخصوص رسانه های رقیب، دوستان و وابستگان نزدیک خود نخواهند کرد. آنان با آگاهی کامل از خط‌مشی و سیاست‌های کلی روزنامه، متعهدانه و وفادارانه در جهت پیشبرد ‌این اهداف گام برمی‌دارند. ۱۷. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» نام و عنوان «خبرآنلاین» را مورد استفاده شخصی قرار نمی‌دهند. آنان کارت‌های خبرنگاری خود را تنها در مواقع کسب خبر و امور مرتبط با حرفه خود یا ورود به سازمان‌های دولتی یا خصوصی به کار می‌گیرند. ۱۸. اظهارنظر نسبت به شخصیت‌های مورد توجه مخاطبان از جمله هنرمندان و ورزشکاران در قالب گفت‌وگو و یا نوشته از سوی روزنامه‌نگاران نباید کیفیت محتوا را تا سرحد نشریات زرد پایین آورد. ۱۹. از آنجا که کسب اخبار دست اول و انتشار آن یکی از ویژگی‌های بارز رسانه‌هاست و ‌این فرآیند منجر به جذب مخاطب بیشتر برای یک رسانه می‌شود، روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین»، تمامی رسانه‌های خبری دیگر اعم از رسانه‌های چاپی، الکترونیکی، تصویری و صوتی را که در جهت تضاد و یا حتی همسو با رسانه خود هستند رقیب حرفه‌ای می‌انگارند و بر ‌این اساس، همکاری و فعالیت با آنان (در هر سطحی) را بدون مشورت و صلاحدید حوزه سردبیری، مغایر با تعهدات اخلاقی و حرفه‌ای می‌دانند. ۲۰. ارائه هرگونه اطلاعات محرمانه داخلی و اداری خبرآنلاین مغایر با وجدان و مسئولیت اخلاقی و حرفه‌ای روزنامه‌نگاران در قبال مجموعه خبرآنلاین است. ۲۱. داشتن صفحات شخصی در فضای مجازی حق مسلم هر فرد است. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» نیز ازاین قاعده مستثنی نیستند. مهم نیست که تا چه میزان تلاش می‌کنند مطالبشان متمایز از مطالب موجود در خبرآنلاین باشد؛ بلکه نکته‌ اینجاست که به‌ هر حال مخاطبان، آنها را به عنوان روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» می‌شناسند و دیدگاه‌ها و نظراتشان را مرتبط با خط‌مشی آن تلقی می‌کنند. با علم به‌ این موضوع، روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» هرگونه فعالیت مجازی، حضور در شبکه های اجتماعی و یا مصاحبه و سخنرانی بدون در نظر گرفتن صلاحدید خبرآنلاین را مغایر با وجدان اخلاقی و حرفه‌ای خود می‌دانند. ۲۲. روزنامه‌نگاران فعال در «خبرآنلاین» از نوشتن در مورد مسائلی که نفع مستقیم مادی برای آنها و وابستگانشان دارند، پرهیز می‌کنند. از اطلاعاتی که به واسطه شغلشان به دست می‌آورند برای کسب منافع مالی و اقتصادی استفاده نمی‌کنند و این اطلاعات را به‌ این منظور در اختیار بستگان یا دوستانشان قرار نمی‌دهند. ۲۳. هرگونه مشارکت و همکاری تعهدآور با سازمان‌های حوزه فعالیت خود (اعم از استخدام، همکاری پاره‌وقت، انجام پروژه‌های مشترک و ارائه مشاوره و غیره) از نظر روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» مورد پذیرش نیست. چرا که ‌این نوع وابستگی‌ها به سازمان‌هایی که تحت پوشش خبری ‌این رسانه قرار دارند، بدون شک دیدگاه‌ها و نظرات روزنامه‌نگاران را به مرور زمان تحت‌ تاثیر خود قرار می‌دهد و از بازده کاری آنان می‌کاهد. ۲۴. روزنامه‌نگاران فعال در «خبرآنلاین» در مورد پذیرش هدایایی که از طرف اشخاص یا سازمان‌ها و نهادها ارائه می‌شود احتیاط می‌کنند. هر هدیه‌ای که ‌این شائبه را به وجود ‌آورد که در قبال آن انتظار همدلی به هنگام تهیه مطلب وجود دارد فورا پس داده می‌شود. اگر به روزنامه‌نگاری مستقیما پیشنهاد همکاری در قبال دریافت هدیه ارائه شد، موضوع را به مدیران مجموعه اطلاع می‌دهد و چنین موضوعی ممکن است بنا به صلاحدید سردبیر به اطلاع خوانندگان برسد. در عین حال روزنامه‌نگاران فعال در «خبرانلاین» هدایای ارزان‌قیمتی را که با «حسن نیت» ارائه می‌شود با احترام می‌پذیرند. هدایای گران‌تر را محترمانه باز می‌گردانند یا در اختیار روزنامه قرار می‌دهند تا به مصارف عمومی برسد. جوایز و هدایای بزرگداشت رسمی روزنامه‌نگاری از ‌این قاعده مستثنی است. ۲۵. روزنامه‌نگاران فعال « خبرآنلاین» سفرهایی را که هزینه آن به عهده سازمان و نهاد خاصی است قبول نمی‌کنند مگر با اجازه روزنامه و در صورت مهم بودن اطلاعاتی که قرار است در سفر جمع‌آوری شود.تبیین مواضع خبرگزاری «خبرآنلاین»: چگونه اصولگرایانی هستیم؟ با توجه به دوقطبی موجود ،‌ ما به اصولگرایان تعلق داریم و بدیهی است به اصول مشترک، باورمند و ملتزمیم که به دلیل رعایت اختصار از شرح آن صرف نظر می شود . آن چه در زیر می آید ما را از سایر جریان ها بویژه جریان غیر اصولگرایی متمایز می سازد؛ در عین حال با عنایت به گستردگی طیف اصولگرایی ، به برخی تفاوت برداشت های ما با سایر عزیزانی که در این طیف تعریف می شوند اشاره شده است: ۱. اصول مشترک جبهه اصولگرایان اعتقاد و التزام به اسلام ، انقلاب ، نظام ، امام و رهبری است. هر جریان یا فردی که به این اصول واقعا معتقد و ملتزم باشد و قرائت او از این اصول براساس قرائت رهبری باشد ، اصولگراست ، هر چند درسایر مسائل دارای سلوک، نظرات و سلیقه های متفاوتی باشد . به عبارت بهتر ، نقطه کانونی همه اصولگرایان، بینش واحد است و تمایزات آنها فقط در روش و منش نمود می یابد. ۲. پرده پوشی وکتمان انتقاد به همه دستگاه های کشور را، حتی آنهایی که توسط اصولگرایان اداره می شوند روا نمی دانیم و تمجیدات بی مبنا را ‌مصداق تعصب جاهلی قلمداد می کنیم. ۳. اتکای برخی سیاسیون به رسانه های فارسی زبان بیگانه علاوه برآن که نوعی توهین به رسانه های داخلی قلمداد می شود ،‌ مصداق حدیث خانواده را نزد غیربردن است. نباید فراموش کنیم اساس تاسیس رسانه های فارسی زبان توسط دولت های مخالف ایران ، فعالیت حرفه ای نیست و بنابراین یک عنصر هوشمند و دلسوز منافع ملی، تحت هیچ شرایطی، حتی بی مهری عامدانه ، بازیچه نمی شود و در این دام نمی افتد. ۴. معتقدیم می توان با افراد و افکارمخالف بود و مرزبندی داشت ولی در عین حال آنان را محترم شمرد. ادبیات دور از ادب را نشانه صراحت یا انقلابی گری نمی دانیم. ۵. بسنده کردن به افراد همجور را نوعی تعصب قبیله ای می شماریم که ضمنا کیان کشور را نیز به مخاطره افکند. بر همین منوال با خط کشی های سیاه و سفیدکه به رادیکالیسم دامن می زند موافق نیستیم. خود و هم مسلکان جناح متبوع را مصداق تام دیانت، حقیقت،‌ سلامت، ولایت، صداقت، خدمتگزاری،‌ انقلابی گری و حافظ ارزشها نمی دانیم تا به تبع آن هر کسی را که مثل ما فکر نمی کند جرثومه لاابالی گری ، فساد، خیانت و بطلان بنامیم. ۶. تقسیم بندی های کور و بدون مبنا سبب می شود کشور را از ظرفیت انسانی انقلاب محروم کنیم. به عبارت بهتر عدم استفاده از توانایی مدیرانی در درون خانواده بزرگ انقلاب که برای تربیت آنان، هزینه شده است علاوه برآن که انسجام و همدلی را به تاخیر می اندازد و تخم کینه را می پروراند به پیشرفت کشور نیز آسیب می رساند و الگوی خوبی در مصرف نیروی انسانی نیست. این سخن به معنای آن نیست که جناح مستقر ، مصادر کلیدی و راهبردی را در اختیار رقیب قرار دهد و یا سیاستگذاری های مهم به مدیرانی سپرده شود که با جریان غالب ، همسو نیستند و یا از ارزشهای محوری نظام کوتاه می آیند بلکه به معنای آن است که از تجربیات و مهارت های آنان در جایگاه های غیرحساس استفاده شود تا ضمنا با امید به طلوع دوباره به نشاط فضای اجتماعی و مدیریتی کشور مدد رساند نه آن که هرکس از مانیست ، به طورکل از صفحه و صحنه مدیریتی کشور حذف شود. سیاست اصولی و راهبردی «جذب حداکثری ، دفع حداقلی » ضمنا به حفظ مدیران کشور در داخل نظام کمک می کند و مانع از «گریز از مرکز» می شود. ۷. انتقاد درآموزه های دینی ، حق و بلکه وظیفه امت برحاکمان است و درجهان معاصر نیز از حقوق شهروندی قلمداد می شود . طبیعی است که انتقاد در رسانه ها جلوه بیشتری می یابد و از همین رو یکی از کارکردهای محوری رسانه ها ، ‌انتقاد دانسته می شود و لذا در قانون مطبوعات نیز به رسمیت شناخته شده است. همه مدیران ، مطابق خطابه های معمولشان ، طرفدار نقدند ! اما بسیاری از آنان ، بلافاصله با قید «سازنده» هر نقدی را که به مذاقشان خوش نیاید مشمول انتقاد غیرسازنده یا مخرب می دانند . ازدیدگاه بسیاری از مدیران،‌ نقد یعنی قربان صدقه رفتن در مطلع کلام و سپس بیان فهرست کامل محاسن فرد یا کار ، و احتیاطا" چند جمله کوتاه و البته غیرمهم در بیان کاستی ها؛ آن هم موضوعاتی کاملا فرعی و پیش افتاده که پاسخ های «افکار عمومی راضی کن» از قبل در چنته منقود آماده باشد. کم تحملی مدیران کشور نسبت به انتقاد- که متاسفانه برخاسته از فرهنگ عمومی ماست - به زیان کیان کشور است ، ضمن آن که مساوی دانستن هر انتقاد به یک فرد یا دستگاه را مساوی انتقاد به کلیت نظام دانستن ، بهانه ای برای فرار از لوازم مسئولیت پذیری است . اگرچه انتقاد نباید توهین آمیز باشد اما گمان می رود گونه شناسی کشف شده توسط مدیران اجرایی و جعل صفت هایی چون سازنده ، منصفانه ومخرب - که در ادبیات سیاسی و رسانه ای کشورباب شده است- به منظور تعطیل کردن اساس انتقاد است. نیت فرد منتقد ،‌ چندان نقشی در موضوعیت نقد و محتوای آن ندارد . به زعم ما نقد باید فنی ، مستدل و روشمند باشد و حتی اگر نیت صالحانه و خیرخواهانه نداشته باشد و با هدف تخریب نیز صورت بگیرد و یا راه حل ارائه نکند می تواند نقد نامیده شود ، هر چند چنین نقدی بدون شک در اثربخشی بر فرد یا دستگاه ذیربط ، جا افتادگی اجتماعی و داوری عامه تاثیر منفی دارد . شرط اصلی نقد، رعایت چارچوب های کارشناسی است نه نیت مستتردر آن . اما درهرصورت نقد نباید متضمن دروغ ، توهین، تحقیر و افترا باشد زیرا در آن صورت منطقا نقد نامیده نمی شود بلکه بترتیب دروغ ، ‌توهین ،‌ تحقیر و افتراست! نمی توان نقدی را که متضمن بیان نقاط قوت فرد یا عمل نیست و صرفا کاستی ها را بیان می دارد نقد نادرست خواند ، هرچند که اخلاقا" بهتر است نقاط قوت نیز بیان شود. یادمان باشد بررسی صحت و سقم در وظایف منطق می گنجد و صدور حکم حسن و قبح در دایره اخلاق . لذا گفته می شود چنان نقدی ، درست است ولی ممکن است اخلاقی نباشد یا تهی از اثر شود. نقد، کفه ترازو نیست که بگوییم باید تساوی رعایت شودزیرا بحمدالله تریبون های رسمی هردستگاه به اندازه کافی زحمت تمجید را متقبل می شوند ! پس قرار نیست در هنگام نقد ، بحث مستوفایی درکمالات فــرد یا عمل مورد انتقاد داشته باشیم. گزاره های قبل البته به معنای آن نیست که به خود اجازه می دهیم که نیت تخریبی بر نقدهای ما سایه بیفکند. ۸. برخی اصول قانون اساسی جنبه رکن دارد. مقولاتی نظیر حاکمیت دینی ، ولایت فقیه ، رجوع به رأی مردم ، آزادی های مدنی ، حقوق شهروندی و عدالت گستری . این اصول ، روح حاکم بر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را تشکیل می دهندو نقطه متمایز مردمسالاری دینی با دمکراسی لیبرال یا حکومت های خودکامه است . براین مبنا کسانی را که به نام اصلاح طلبی یا هر نام دیگر به اصول محوری قانون اساسی بی اعتنایند داخل نظام نمی دانیم و با آنان مرزبندی روشنی داریم . ۹. ولایت فقیه، یک ایده دینی و از اصول محوری قانون اساسی ماست که نه مثل برخی اصلاح طلبان ، ‌از روی اضطرار بلکه بدان باور داریم. علاوه بر این جنبه دینی و قانونی، عقل نیز با توجه به شرایط عمومی کشور و جو تخاصم بین المللی به وجود اصل و مصداق آن حکم می دهد . ما نه تنها به دلیل تصریح ولایت فقیه در قانون اساسی به آن التزام داریم بلکه به دلیل مفهوم ولایی آن که نشات گرفته از تفکر شیعی است به آن پایبندیم . یکی از تفاوت های اصولگرایان با دیگر جریان های سیاسی در نگاه و تلقی آنان از رهبری است . اگر چه کسی که به حکم حکومتی گردن می نهد (‌حتی اگر آن را قبول نداشته باشد) مأجور است اما اصولگرایان ، اطاعت را به امری درونی تبدیل کرده اند و عنصر«قبول» را نیز به آن افزوده اند . درست است که قائل نبودن شأن و اختیاری بیشتر ازآن چه که در قانون اساسی برای ولایت فقیه و رهبری درج شده است اندیشه ای انحرافی یا حرکتی ضد انقلابی محسوب نمی شود اما اصولگرایان ، نظر رهبری را ملاک می دانند و راهبردها ، سیاستها و مواضع خود را بر اساس آن تنظیم می کنند. از دیدگاه اصولگرایان ، رهبری فقط یک رکن مهم در نظام دیوانی کشور و یا مقامی که مطابق قانون اساسی بر سه قوه نظارت دارد نیست بلکه جنبه ای معنوی و عاطفی نیز دارد و سمبل کشور، محور وحدت و فصل الخطاب منازعات است و از این رو یک نعمت محسوب می شود که شکرانه آن ، همسویی و اطاعت است ، نه بهانه های ظاهرا" مستدل و حقوقی برای رفع تکلیف یا فرار از ولایت پذیری . در عین حال ، برخلاف افراد شعار زده اشعری مسلک ، بین سلیقه شخصی ، توصیه ، الزام و حکم حکومتی تفاوت قائلیم که هریک الزامات متفاوتی دارند . ۱۰. اصل استقلال و تفکیک قوا ضرورتی جدی است که به قوام ملک می انجامد زیرا قدرت گرفتن انحصاری هر قوه ، زمینه ساز خودکامگی است . دولت قوی حق دارد از تمامی ظرفیت های قانونی خود استفاده کند و تمامی شئون اداری و اجرایی کشور را مطابق قانون اساسی در اختیار داشته باشد . مجلس مقتدر از ساز وکارهای قانونی خود (‌قانونگذاری ، تصویب اسناد بالادستی ، بودجه سالانه ، سوال ، تحقیق و تفحص ، رای اعتماد ، استیضاح وزیران ، عدم کفایت رئیس جمهور ، دیوان محاسبات و عضویت در شوراهای فرا دستگاهی) استفاده می کند و در عین حال ، ‌همگان به داوری دستگاه قضا گردن می نهند. با وجود قوه قضائیه مقتدر است که حاشیه های امنیت برای همه ،‌ بالسویه رنگ می بازد و هیچ عنصر صاحب قدرت یا مدیری جرات قانون شکنی ، ظلم به دیگران و فساد به خود نمی دهد و متقابلا بازار افشاگری های خطابه ای و خیابانی تعطیل می شود و کسی جرات نمی کند به دیگری اتهام بدون سند زند. ۱۱. آئین نامه اخلاقی- حرفه ای خبرآنلاین قبلا و به صورت رسمی اعلام شده است و مواضع ده گانه بالا نیز به تدریج و حسب ضرورت تکمیل خواهد شد.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − شانزده =