مدیریت خشم و عصبانیت: بهدنبال کنترل احساسات مخرب
خشم و عصبانیت از جمله احساسات انسانی هستند که در صورت عدم کنترل، میتوانند بسیار آسیبزا باشند. برخی افراد به دلایل مختلف مداوماً عصبانی میشوند و این احساسات ناراحتی خود را به اطرافیان نیز منتقل میکنند. خشم میتواند باعث تحریکپذیری و بداخلاقی شخص گردد. احساس خشم مانند یک طوفان است که هر چیزی را که در اطراف خود دارد، خراب میکند. اگر شما نیز از این دسته افراد هستید، بهتر است به سرعت اقداماتی برای مدیریت این مشکل بنمایید. زیرا خشم و عصبانیت بیش از حد، تأثیرات مخربی بر جسم و روح شما خواهد داشت. برای این منظور، ابتدا نیاز است تا دلیل عصبانیت خود را درک کنید و سپس به دنبال راهحلهایی برای آن بگردید. در این مقاله، برخی از عوامل خشم و عصبانیت را بررسی خواهیم کرد. همراه ما باشید.
منشأ عصبانیت بیدلیل: تاریخچه وجودی آن چگونه است؟
عصبانیت به دلایل گوناگونی در انسان ایجاد میشود و یکی از این دلایل، عدم تعیین حد و مرز در رفتار با دیگران است. بهعنوان مثال، برخی افراد قادر نیستند به دیگران “نه” بگویند. هر بار که کسی به آنها درخواستی میکند، حتی اگر خودشان وقت یا شرایط لازم را نداشته باشند، به او پاسخ مثبت میدهند. در این شرایط، فرد تحت فشار قرار میگیرد و احساس میکند دیگران از او سوءاستفاده میکنند. این وضعیت به تنهایی باعث ایجاد خشم و عصبانیت میشود.
بعضی افراد به درستی برنامهریزی نمیکنند و در انجام کارهای خود غرق میشوند، بهطوری که حتی زمان کافی برای خواب و استراحت را نمییابند. این افراد در طول زمان با مشکلات در مهارتهای عاطفی خود روبرو میشوند و احتمالاً با افسردگی مواجه میشوند. لطفاً فرض نکنید که فقط افرادی که تمام روز گریه میکنند و از تختشان بیرون نمیآیند، افسرده هستند. افزایش تحریکپذیری نیز یکی از نشانههای رایج افسردگی است.
اضطراب نیز یکی از عواملی است که منجر به خشم و عصبانیت میشود. وجود اضطراب به طور غیرمعقول باعث میشود افراد تحت فشار قرار بگیرند. به همین دلیل، این افراد برای مدیریت این احساس داخلی زیاد تلاش میکنند. حتی یک وضعیت دشوار کوچک نیز میتواند موجب واکنش سریع و ظاهر شدن خشم و عصبانیت در آنها شود.
در حالت دیگر، انتظارات ما نیز میتواند منجر به خشم و عصبانیت شود. وقتی که انتظارات ما از دیگران یا از وضعیتهایی که در آن قرار داریم برآورده نمیشود، ممکن است خشم و عصبانیت به وجود آید. انتظارات بالا و عدم تطابق با واقعیت میتواند احساس نارضایتی و عصبانیت را در فرد تقویت کند.
بر اساس تحقیقات روانشناسی، علت بسیاری از عصبانیتها و خشمها به نوع روابط افراد و زوجها برمیگردد. به عبارت دیگر، آنها به دلیل روابطی که با همسر، فرزندان، والدین و همکارانشان دارند، عصبانی هستند. بهعنوان مثال، آنها فکر میکنند که دیگران آنها را نادیده میگیرند یا اهمیتی به آنها نمیدهند و کارهایشان بهدرستی ارزیابی نمیشود.
گاهی اوقات، عصبانیت و خشم به دلیل عدم برآوردهشدن انتظاراتی که از دیگران داریم، به وجود میآید. بهعنوان مثال، ممکن است انتظار داشته باشید دوستانتان شما را حمایت کنند، اما آنها این کار را نمیکنند. یا انتظار دارید همسرتان بیشتر در کارهای خانگی به شما کمک کند، اما او این کار را انجام نمیدهد. این نوع موارد میتوانند منجر به عصبانیت و خشم شما شوند، اگرچه ممکن است در آن لحظه علت دقیق این عصبانیت را نتوانید تشخیص دهید.
![عصبانیت](https://golet.ir/wp-content/uploads/2023/10/istockphoto-1413577588-612x612-1.jpg)
یکی از دلایل دیگر عصبانیت، تمایل ما به کنترل چیزهایی است که در اطرافمان رخ میدهد. تحقیقات نشان میدهد که افرادی که تمایل دارند به دیگران کمک کنند، روشهای موثری برای کنترل خشم خود یاد میگیرند و در برقراری روابط سالم با دیگران موفق عمل میکنند.
در مورد ترس و تنهایی، تحقیقات نشان میدهد که این عوامل نیز میتوانند عصبانیت را تشدید کنند. وقتی که احساس ترس و تنهایی در فرد حاکم است، احتمال اینکه واکنشهای ناخوشایندی مانند عصبانیت را نشان دهد، بیشتر میشود. احساس ترس و تنهایی میتواند باعث ایجاد ناهنجاریهای روانی شود و در تعاملات اجتماعی نقش مهمی ایفا کند.
گاهی اوقات، تمایل به انجام کارها به تنهایی یا احساس ترس، ممکن است نشانگر وجود عصبانیت باشد، حال آنکه نمیتوانید آن را به طور مستقیم نشان دهید.
یک شخص به نام سیندی، یک نمونه از این موارد است. او به ظاهر شاد و پرانرژی بود، اما اغلب احساس خستگی میکرد. سیندی تلاش میکرد تا همه را راضی و خوشحال نگه دارد. او دو کودک معلول داشت و همسرش نیز در کارها به او کمک نمیکرد. در سن ۳۰ سالگی، سیندی به یک روانپزشک مراجعه کرد. بررسی افکار و احساسات او نشان داد که دلیل عصبانیت زیاد او، رفتار اشتباه خود بود. او برای همه وقت میگذاشت، اما نسبت به خودش بیاعتنا بود. همه کارها را به تنهایی انجام میداد و به همسرش فرصت نمیداد تا با فرزندانشان رابطهی خوبی برقرار کند. در واقع، دلیل عصبانیت او تنهایی و عدم حمایت همسرش بود.
ما یاد نگرفتهایم که چگونه احساساتمان را کنترل و هدایت کنیم. وقتی جامعه ما را تشویق به مطیعی و دوری از درگیریها میکند، خشم بیشتری در ما پدیدار میشود، زیرا احساس خشم بهطور ظاهری درون ما وجود دارد.”
بسیاری از ما به دلیل ترس از آسیب زدن به احساسات دیگران یا خراب شدن روابطمان با آنها، از بروز خشم خود میترسیم. در واقع، احساس خشم نباید سرکوب شود و باید به آن به درستی توجه کرد. کنترل احساسات تفاوتی کامل با سرکوب آنها دارد. هر یک از احساسات ما به ما واقعیتی را نشان میدهند. احساس خشم و عصبانیت نیز نشانگر وجود مسئله یا اشتباهی است که باید آن را برطرف کنیم.
به عنوان مثال، سیندی باید با همسر خود صحبت کرده، نگرانیهایش را بیان کرده و از او خواسته باشد که بیشتر حمایتش کند تا احساس تنهایی نکند. ما باید یاد بگیریم به خودمان توجه کنیم و با مدیریت افکارمان، قبل از بروز عصبانیت، راه حل مناسب را پیدا کنیم.
میتوانید موارد پیشنهادی زیر را در مدیریت خشم و عصبانیت خود به کار ببرید:
- نشانههایی که قبل از بروز خشم در شما ظاهر میشود را شناسایی کنید. این نشانهها برای هر فرد ممکن است متفاوت باشد.
- احساس خود را بیان کنید بدون اینکه به کسی سرزنش کنید. به دیگران بگویید که چگونه احساس میکنید.
- برای حل مشکلات آینده، برنامهریزی کنید. از پیش برنامه ریزی کردن برای رفع مشکلات ممکن است به شما کمک کند.
- نفس عمیق بکشید. وقتی که عصبانیت و خشم در حال بروز است، نفس عمیقی بکشید و به تنفس خود تمرکز کنید. این کار میتواند به آرامش شما کمک کند.
- مراقب افکار منفی و تحریککننده باشید. توجه کنید که چگونه افکار منفی میتوانند خشم شما را تشدید کنند. سعی کنید به افکار مثبت و سازنده تمرکز کنید.
- اگر در شرایط بدی قرار دارید، از دیگران کمک بخواهید. به جای تنها مقابله با مشکلات، درخواست کمک از افراد معتمد و نزدیکتان کنید.
- وقتی وضعیت بدتر میشود و در شرایط دشوار قرار میگیرید، به خودتان فرصت دهید. به دیگران اعلام کنید که در شرایط آرامتری میخواهید گفتوگو را ادامه دهید.
بطور کلی، خشم یک احساس ثانویه است و سرخوردگی و تحریکپذیری از آن ناشی میشود. این احساسات بیشتر به عواطف آسیبزایی مانند تنهایی (مانند مورد سیندی)، غم و اندوه، یا ترس برمیگردند، اما عموماً پیدا کردن عامل اصلی آنها سخت است. به طور واقع، احساسات مانند یک اقیانوس هستند که فقط سطح آن قابل رویت است و باید علت اصلی تولید احساس را بررسی کرد.
حتماً به یاد داشته باشید که احساس عصبانیت و خشم بیانگر ارتکاب رفتار خشونتآمیز نیستند. خشم یک احساس ارزشمند و ضروری است. شناخت احساس خشم و استفاده از این آگاهی برای درک احساسات آسیبپذیر، مفید و کلیدی برای سلامت عاطفی است.
نظرات کاربران