بعضی اوقات در زندگی، همه ما احساس بدبختی و ناراحتی میکنیم که معمولاً به سرعت گذر میکند. این حالت ممکن است بدون دلیل خاصی رخ دهد یا ناشی از غم و اندوه باشد.
اگر شما یا یک عزیز به مشکلات افسردگی دچار شدهاید، بهتر است به دنبال یافتن راهحلی باشید. گاهی اوقات، ما انسانها با وجود داشتن شرایط خوب در زندگی، احساس افسردگی میکنیم و دلیل آن را نمیفهمیم. اگر دلیل را نمیشناسیم، نمیتوانیم برای خودمان اقدامی انجام دهیم. آیا تا به حال تعجب کردهاید که چرا با وجود شرایط مطلوب زندگی، احساس افسردگی به ما دست میدهد؟ گاهی اوقات، این چرایی احساس افسردگی برای ما راز و سوالی میشود؛ زیرا احساس میکنیم همه چیز در زندگیمان به خوبی پیش میرود. شغل خوبی داریم، دوستان خوبی داریم، امنیت اقتصادی داریم، خانوادهای که دوستش داریم ولی همچنان ارزش زندگی را درک نمیکنیم و احساس ناراحتی میکنیم.
بدون توجه به اتفاقاتی که رخ میدهد، بسیار مهم است که از درون خود آگاه باشیم. شما باید به سمت رضایت عاطفی و احساسی مطلوبی درونی پیش بروید. به عنوان مثال، اگر هدفی داشته باشید و تلاش کنید تا آن را دست یابید، احساس خوبی خواهید داشت که میتواند یکی از راهکارهای دورکننده از افسردگی باشد.
چرا؟
در این مقاله به دلایلی میپردازیم که به وجود خوشحالی و لذت بردن از زندگی شما مانع میشوند، با این حال شرایط زندگی شما مطلوب و خوب است.
علل مغزی
گاهی تغییراتی در مغز ما رخ میدهد که ربطی به روحیهمان ندارد. تحقیقات نشان داده است که نارسایی در مواد شیمیایی مغز میتواند انتقالدهندههای عصبی را تحت تأثیر قرار داده و باعث ایجاد افسردگی شود. این وضعیت ممکن است برای همه اتفاق بیفتد و باعث شود فرد احساس کند به افسردگی مبتلا شده است.
کمبود ویتامین D
تحقیقات نشان میدهد که بین سطح ویتامین D و افسردگی رابطهی مستقیمی وجود دارد. بررسیها نشان داده است که سطح ویتامین D در افرادی که علائم افسردگی داشتند، پایینتر از افراد دیگر است. کمبود ویتامین D به تغذیه و میزان تماس با نور آفتاب مرتبط است. افراد با تندرستی پوست تیره، بیشتر از دیگران به کمبود این ویتامین دچار میشوند.
توجه بیش از حد به عوامل غیرقابل کنترل
بعضی از مشکلات مانند مشکلات ساختاری مغز، مشکلات ژنتیکی و قرار گرفتن در محیطهای منفی، عواملی هستند که خارج از کنترل فرد قرار دارند و میتوانند علائم افسردگی را در ما ایجاد کنند. بنابراین، بهتر است به این مسائل مربوطه زیاد دقت نکنیم.
همریختگی هورمونها
میزان بیش از حد یا کم بودن برخی از هورمونها تأثیر قابل توجهی بر روی احساس ناراحتی و افسردگی دارند. هورمونها در طول دوره قاعدگی، در دوران یائسگی و قبل از آن نوسان میکنند. تغییرات هورمونی میتوانند به ناهماهنگی روحیه منجر شوند، به عبارت دیگر، برخی از نشانههای افسردگی کاملاً با شرایط و عملکرد هورمونها در ارتباط هستند.
عوامل خطر قابل تغییر
همچنین، عوامل خطری که بستگی به سبک زندگی ما دارند و قابل تغییر هستند، نیز وجود دارند. اما تا زمانی که به آنها توجه نکنیم، تأثیر منفی خود را اعمال میکنند و ممکن است حس افسردگی را به وجود آورند.
تأثیر نگرش و طرز فکر بر روحیه
نگرش و طرز فکر افراد تأثیر قابل توجهی بر روحیه آنها دارد. بسیاری از افراد تمایل دارند تا تنها جنبههای منفی را مورد توجه قرار دهند و به نوعی فقط نیمه خالی لیوان را ببینند. این افراد همیشه در حال ناامیدی هستند و به مرور زمان ممکن است با افسردگی مواجه شوند.
برای داشتن روحیه خوب، میتوانید به نیمهی پُر لیوان تمرکز کنید و به روزهای شاد زندگی و تجربیات خوشایند قبلی فکر کنید و برای ساختن آیندهای بهتر تلاش کنید.
تأثیرات رویدادهای دوران کودکی
اگر فرد در دوران کودکی با رویدادهای استرسزا مانند فقر، آزار جنسی و مرگ والدین مواجه شود، این رویدادها تأثیر قابل توجهی بر ذهن او خواهند داشت و باعث کاهش انعطافپذیری و قابلیتهای شناختی او میشود. کاهش انعطافپذیری و توانایی ارتباطی مغز، از جمله عواقب استرس طولانی در دوران کودکی است.
در این شرایط، توانایی مغز در خارج شدن از چرخهی افکار منفی کاسته میشود و فرد ممکن است به میزان بیشتری با اضطراب روبرو شود.
تغییرات ناگهانی در شرایط زندگی
گاهی اوقات شرایط زندگی به صورت ناگهانی و کامل تغییر میکنند و ما باید یاد بگیریم با این شرایط جدید سازگار شویم. بیشتر ما تمایل داریم در شرایط قبلی باقی بمانیم و هنگامی که شرایط تغییر میکند، احساس میکنیم الگوهای منفی و افسردگی در ذهنمان شکل گرفتهاند که کاملاً طبیعی است.
اثرات خودسرزنشی و عدم پذیرش در روابط اجتماعی
افرادی که به طور مداوم خود را سرزنش میکنند و خود را به عنوان مقصر اصلی تمامی مشکلات در نظر میگیرند، تمرکز خود را فقط بر مسائل منفی قرار میدهند و لذتی از رویدادهای مثبت نمیبرند. آنها به این دلیل که فکر میکنند این لذتها همیشگی نیستند و لایق آنها نیستند، از آنها لذت نمیبرند.
منتقد درونی همیشه توانایی شما در پذیرش مسئولیتهای زندگیتان را کمتر از حقیقت میبیند. اندیشیدن منفی و خودسرزنشی باعث افزایش ناراحتی و افسردگی میشود. برای مقابله با منتقد درونی، با آن منتقد ذهنی خود درگیری کنید و به او بگویید ساکت شود.
عدم پذیرش در روابط اجتماعی نیز تأثیراتی جدی دارد. انسان موجودی اجتماعی است، بنابراین هرگونه نادیده گرفته شدن در اجتماع، مانند عدم حمایت از خانواده یا فراموش شدن از سوی دوستان، میتواند بر بخشهایی از مغز تأثیر بگذارد. احساس تنهایی و عدم پذیرش در گروههای اجتماعی ناراحتی و صدمه روحی را به همراه دارد.
گاهی ترس از عدم پذیرش در گروههای اجتماعی باعث میشود که انسان ترجیح دهد تنها باشد و از ارتباط با دیگران خودداری کند.
نظرات کاربران